ولی حیا نمیکنم😅

چی بگم من کلا ازشون سرد شدم

گفتم خدا هم بیاید واسطه بشه من دیگه باهاشون صاف نمیشم

کار خوبی میکنی بخدا

من اگ باهاشون تلخ بشم شوهرمم با من تلخ میشه

همش غر میزنه

منم همینم ولی چاره ندارم

خدا بهشون ی عقلی بده

تلخ نباش ولی مهربونم نباش

عروسا ما سال تا 12 ماه نمیان خونه ما

مامان من میگ چکارشون دارین نمیخوان بیان لابد دوست ندارن

میدونی بلد نیستم اخه
فقط بلدم رفت و اومدم کمتر کنم

واسه منم سخت بود بلد نبودم ولی الان اینقدر دلم سیاهه به راحتی از بقلشون رد میشم و میرم

الان با هیچکدوم رابطه نداری؟؟؟

میزاره با خانواده خودت بری بیایی؟

اصلااااا

نه نمیزاره

این مردام فقط بلدن مقابل به مثل کنن

نه اون از اول نزاشت

من ظهرا زودتر از اون میرسم ی سر ب ننم میزنم بعد میرم خونه
میگم نفهمه ک من سر میزنم
دگ نگه چقد میری سر میزنی

از م میزاره ولی ن زیاد ک هر دم برم
میگ کم برو
ب زندگی خودمون برس 😶

نه این کلا نمیزاره اردیبهشت خونه مامانم رفتم دیگه نرفتم

کلا مردا همشون عین همن فقط میزان شدتشون کم ک زیاده

این میگه فقط برو خونه مامان خودم

منم نمیرم

فدا سرت
نذاشت ک نذاشت الکی نشینی غصه بخوری
پوستت خراب کنی و از رو بیفتی
بشین خونت با بچهات وقتت بگذرون ب خودتم برس