پاسخ به

من واریزیش انجام دادم سر دادن پیج ک بهم بده بد رفتاری کرد ادمینش و گفت بیا پولت بدم وعضوت نمیکنم منم...

کاش میذاشتی اینجا ??

بهار عاشق میلاد میشه و میلادم همینطور ولی میلاد نمیخاد زود بروز بده میره مشاوره و ... ک سعی کنه گذشته رو پاک کنه و از اونور مینا هی کرم میریزه ک باز میلاد رو بکشونه سمت خودش
بهار میگه یا میلاد رو عاشق خودم کنم یا طلاق بگیرم سعی می‌کنه رفتار و ظاهر خودش رو شکل مینا کنه ولی میبینه نمیشه و
یه مدت میبینه میلاد. خیلی سرش تو گوشیه و بحثش میشه ولی می‌کنه می‌ره روستا از اونورم میلاد طاقت نمیاره و میاد دنبالش ...اونجام باز حرفشون میشه
و ب ظاهر رابطه شون خوب نشون میدن ک خانواده ها نفهمن
روز آخر ک روستا بودن دوست میلاد دعوت شون می‌کنه ویلاش ک تولد دارن و اینام میرن
دوست دانشگاهی میلاد بوده ک از رابطه مینا و میلاد خبر داشتن و زنش دوست مینا هس و زنه هی متلک بار بهار می‌کنه و محلش نمیده
یهو مینا هم میاد ویلا مثلا بی خبر و سورپرایزی
میلاد خیلی طبیعی رفتار می‌کنه ک بهار سک می‌کنه میگه چطور بعد اینهمه ک مینا خارج کشور بوده دیدار اولشونه چجوری طبیعی رفتار کرد ...
مینا چند وقت بوده اومده بود ایران و سر ولنتاین یهو می‌ره سراغ میلاد و یادآور خاطرات میشه و کرم ریزی ک میلاد تحویلش نمیگیره و ...
حالا مینا وقتی با بهار تنها میشه میگه آره من با میلاد رابطه دارم و تو شوهرم و دزیدی خالام سد شدی بین ما و بها ر میگه ن من وقتی با میلاد نامزد شدم تو نبودی و الآنم ک شوهر کنه و تو شوهر دزدی و دعواشون میشه و مینا می‌گه خب. نداری روز ولن ما باهم بودیم
حالا اون روز ولن بهار بدبخت از قبل برنامه ریزی کرده بود و تزیین خونه و جشن و به خودش رسیده بود و ... ولی میلاد دیر اومد و تو ذوق بهار خورد ...
اوووم دیگه چی بود
آها بهار قهر می‌کنه بره از ویلا و میلاد نمیزاره میوفته دنبالش و سوار ماشین میشن ک برن
میلاد آخر سر میاد میگه ک اره من واقعا دوست دارم و میخاستم از خودم مطمئن بشم بعد رو کنم و ماجرای روز ولن اونژور نیس ک مینا گفته درسته من رفتم دیدمس چون بد چند وقت کلی حرف داشتم بزنم بش و در آخر گفتم بش ک من برنمی‌گردم ب قبل و ...
اوووم درست یادم نی ک همون روز تو مسیر تصادف میکننن یا یه روز دیگه ک دکتر ب بهار میگه ک امکان داره ک باردار نشی
بعد ماجرای ویلا باهم خوب میشن و رابطه شون رو حدی میکنن و با پیگیری و دکتر بهار باردار میشه
زن اون داداش متعادش آرایشگر میشه و با یکی دیگه ازدواج می‌کنه و پسره هم از قزوین یه زن میگیره ?
و اون داداش ک بهار عاشقش بود اسمش یادم نی اونم ک زنش مشکل داشت اونم با دکتر و فک کنم انتقال جنین باردار میشه
بعد از این ک داداش معتاده زن میگیره مامانشون ک مریض بود و اینا خوب

میشه و مهربون تر میشه مخصوصابا بهار ک یه بار واسطه شده بود برا پسرش ک بخودش بیاد و زن بگیره
دیگه یادم نی مینا کلا از ایران می‌ره و میلاد رابطه اش رو با دوستای دانشگاه کلا قطع می‌کنه

خخخخ اینو روزی یه خط بخونی بعنوان پارت

???بسیار زیبا و با جزئیات پارت گذاری شد ممنون دوست عزیز

50 تومن بدی بخاطر همین چندتا خط اینم از داستان?

پاسخ به

همینجا

اره بذار

پاسخ به

50 تومن بدی بخاطر همین چندتا خط اینم از داستان?

الان یکی میره به ساحب داستان خبر میده ?

پاسخ به

بهار عاشق میلاد میشه و میلادم همینطور ولی میلاد نمیخاد زود بروز بده میره مشاوره و ... ک سعی کنه گذشت...

خب خلاصه داستان معلوم شد همه بریم به زندگی مون برسیم

پاسخ به

خب خلاصه داستان معلوم شد همه بریم به زندگی مون برسیم

????

پاسخ به

50 تومن بدی بخاطر همین چندتا خط اینم از داستان?

خخخ ولی با جزییات خوندن یه چیز دیگه است
بعضی جاهاش من فراموش کردم ?

پاسخ به

خخخ ولی با جزییات خوندن یه چیز دیگه است بعضی جاهاش من فراموش کردم ?

???بله درسته

عیب نداره فعلا بادمون خوابید تا کامل شه داستان

وقت کردین کم کم داستان رو بزارین بخونیم

دخترا مریم دیگه داستان نمیزاره کانالش بعد رمان ترنم؟

پاسخ به

وقت کردین کم کم داستان رو بزارین بخونیم

آره برسه هنوز درخواست ازدواج دادن بهم?

پاسخ به

دخترا مریم دیگه داستان نمیزاره کانالش بعد رمان ترنم؟

بهش پیام بدین الهه شرقی بزاره

یا خانزاده
عمارت عشق اینا خیلی قشنگه

پاسخ به

بهش پیام بدین الهه شرقی بزاره

من پی وی ندارم خودش تو این گروه بود قبلا

پاسخ به

من پی وی ندارم خودش تو این گروه بود قبلا

ازهمین نینی پلاس بهش پیام بده دیگه

پاسخ به

آره برسه هنوز درخواست ازدواج دادن بهم?

?

پاسخ به

من پی وی ندارم خودش تو این گروه بود قبلا

الانم هس پیامتو ببینه ج میده

پاسخ به

?

❤️

پاسخ به

بهار عاشق میلاد میشه و میلادم همینطور ولی میلاد نمیخاد زود بروز بده میره مشاوره و ... ک سعی کنه گذشت...

دمت گرم????

پاسخ به

الانم هس پیامتو ببینه ج میده

مرسی