دقیقا

وای خدا بهت صبر بده هر طور شده ماشینتونو درس کنین ببرینشون

الهی خیلی ناجور شده🤔

😂😂چقدر خونسرد

😱😱😱

باز منک جایی بند نمیشم

همون موقع دو ساعت فقط جیغ زد،ولی تاول نزده

حالا جالب رفتن خونه دختره اصلا خونه نبودن میرفتن مهمونی میرفتن بازار ولی اینجا که میان از خونه تکون نمیخورن

نمک ریختم سریع

اونم از شانس تویه

ای وااای نمک که خیلی رو زخم درد داره بچه چه دردی کشید ولی زود خوب میشه دیگه بانمک

ارع خو گریع ک می‌کرد اگرم نمی‌ریختم، ولی اینجوری تاول نمیزنه ،ک بعدش اذیت شه

ولی مرضیع تو خیلی صبوری دل داری

من ک ایقد نق میزنم ب شوهرم ک خودش بهونه جور میکنع برن

امروز دیگه کلافه شدم به شوهرم گفتم یعنی چی خب برن خونه خالت یا عمت خیلی بهش برخورد گفت چرا میگی پدرمادرمن گفتم باشه حالا که دارن میان ولی عید رفتیم شمال حق نداری بگی بیا خونشون بمون من نمیکشم با اینااعصاب واسم نمیذارن دیگه امشب مجبور شد کمکم کنه همش هوامو داشت

عکس نمیاد نتم ضعیف

آره همین جوری تهدیدش کن،😁😁 دیگ خب حدی داره اونم با این بچه ها

آدم کم میارع

نه من امروز دیگه گفتم بهش اون گفت خوب بلدی هستن احترام داری کنی گفتم اره دلم نمیاد مهمون توخونم رفتاری داشته باشم ناراحت بشن ولی جایی خواستن برن اصرار نمیکنی که بمونن من حال وحوصله ندارم

اره بخدا بچه رو اذیت میکنن کلافه میکنن بچه تازه راه افتاده دوس داره راه بره نمیذارن بچم دهنش سرویس شد ازبس جیغ کشید مادره میگیره بغلش نمیذاره تکون بخوره

حقم داری ،منک وقتی مهمون دارم ابرا نق میزنع نمی‌خوابه ،میخابع باز با سروصداشون بیدار میشه، ایقد تو دلم میجوشم ک دیونع میشم

هرچی ومیخواد دست بزنه نمیذارن آخر امشب گفتم بذارین بچه آزاد باشه من رو هیچی وسایل خونم حساس نیستم شکوندم فدا سرش مادرشوهرم گفت یعنی من بغلش نکنم گفتم خب این راه افتاده نمیخواد بغل باشه جیغ میکشه میخواد بره بهش برخورد گذاشتش زمین شوهرم ناراحت شد که چرا این حرف وزدی دل مادرمو شکوندی گفتم فدا سرم بچه میخواد بره نمیذاره

وا،چیکار بچه داره ، توهم بهش بگو بزارین راه برع شیطونی کنه، یا ازش بگیر دوبار بگیری دیگ بغلم نمیگیره

من رو بچم حساسم از خودم بگذرم ازبچه نمیتونم سرویسش کردن نمیذاره راه بره چیه

وا شوهرتم دیگ خیلی مامانیع😑😑