اردیبهشت اینا بود شوهر ابجیم تصادف کرد
بعد تصادفش شدید بود و خیلی آسیب دید
بعد شوهرش خیلی عوضیه و الان 9 ساله ک ازدواج کردن همیشه مشکل داشتن و مدام تو بحث و دعوا بودن
این وسط شوهرش و خونواده اش خیلی ب ما بی احترامی کردن و...
ما همیشه نشنیده گرفتیم و باز باهاشون خوب شدیم
بعد سر تصادف شوهر ابجیم ما نشد بریم بیمارستان یعنی ی جورایی نخواستیم بریم
بعد از مرخص شدن هم شوهرش رفت خونه مادرش بعد ما گفتیم رفتن خونه خودشون میریم ب دیدنش
1401/11/06 20:39