مادران دانا

2 عضو

فردا آخرین امپولش هست..

1398/01/10 01:44

پاسخ به

ممنون خدا روشکر اره خداروشکر راحت رفتیم توی راه اولش خوابید وسط راه غر می زد دیگه هر کاری بلد بودم ا...

خب خداروشکر.ان شاءالله ک بهتون حسابی خوش بگذره..مراقب خودتون باشین حسابی خصوصا نورا جان

1398/01/10 01:44

پاسخ به

من خوب نیستم زیاد . آیدین قبلا میخورد و وزن نمیگرفت الان هیچی نمیخوره . سینه هامم گاز میگیره وحشتناک...

بخاطر دندوناش اذیت میشه ک نمیخوره!؟یا دلیل دیگه ای داره..
امیرعلی ک دوتا دندون پایینیش دراومدن اما نصفه و یکی کمتر از نصفه..
اما بشدت لثه هاش میخاره !!

1398/01/10 01:46

پاسخ به

ممنون خدا روشکر اره خداروشکر راحت رفتیم توی راه اولش خوابید وسط راه غر می زد دیگه هر کاری بلد بودم ا...

نورا دندونش دراومد!!؟

1398/01/10 01:46

پاسخ به

من خوب نیستم زیاد . آیدین قبلا میخورد و وزن نمیگرفت الان هیچی نمیخوره . سینه هامم گاز میگیره وحشتناک...

امیرعلی بلند میشه میشینه بعد یهو دوباره ولو میشه تو جاش ..یعنی هزار جور تکون میخوره تا صبح

1398/01/10 01:47

امروز و دیشب عمه های امیرعلی اومده بودن ..البته خونه پدرشوهرم بودن و ماهم بالاجبار رفتیم دیدنشون...
بعد ی کارایی میکردن با بچه ک نگو اصلا اعصابم خوردن میشه وقتی یادم میاد. بهشونم نمیشه چیزی بگی اصلا..میگن مگه بچع ت تحفه س یا بچه ندیده ایم ک اینجور میگی..
مثلا امیرعلی میخواست چهار دست و پابره سمت شوهرم .عمع ش ب زور یکی از پاهاشو میگرفت ازپشت و نمیزاشت بره و هی میگفت برو دیگه .اگه میتونی برو. منم گفتم عمه، امیرعلی همین 1 ساعت پیش ب پاش امپول زده مراقب باش..
اول یکم معذرت خواهی کرد از بچه ک ببخشید و این حرفا بعد دوباره همون کارو ادامه داد و ی عالمه کارای فوق العاده آزار دهنده

1398/01/10 02:02

پاسخ به

امروز و دیشب عمه های امیرعلی اومده بودن ..البته خونه پدرشوهرم بودن و ماهم بالاجبار رفتیم دیدنشون... ...

کورتیموکسازول بگیر براشون
کرم دارن لابد

1398/01/10 08:43

پاسخ به

بخاطر دندوناش اذیت میشه ک نمیخوره!؟یا دلیل دیگه ای داره.. امیرعلی ک دوتا دندون پایینیش دراومدن اما ن...

مشکل اینجاست که چرا ها رو نمیدونم
همه هم از من میپرسن
چرا وزن نمیگیره؟ چرا خوب نمیخوره؟ چرا خوب نمیخوابه؟
به خدا نمیدونم

1398/01/10 08:45

محدثه حالا عمه هاش و اینا عیدی چی دادن به امیرعلی؟
عمه بزرگ آیدین خدا رو شکر مسافرت بود و تو سال 98 هنوز روی نحسش رو ندیدم
عمه کوچکش یه شلوار لی دخترانه داد ???
فکرش رو بکن ما هر سال برا تولد و عیدیش کلی کادو گرون قیمت دادیم . تا الان برا من کاری نکرده بود جز دو تا لاک که از مالزی برام سوغاتی آورد گفتم برا بچه کادو میده اونم اینجوری . حالا امسال براش عیدی کادو نخریده بودیم شوهرم 50 عیدی داد بهش .
عموش هم هیچی عیدی نداد . دریغ از یه هزار تومنی که بزاره تو جیب بچه
برا دندونیش هم نه کادو نه تبریک
دلم برا بچه ام میسوزه

1398/01/10 08:53

پاسخ به

مشکل اینجاست که چرا ها رو نمیدونم همه هم از من میپرسن چرا وزن نمیگیره؟ چرا خوب نمیخوره؟ چرا خوب نمیخ...

الهی بگردم..غصه نخور ببخشید اگه ناراحتت کردم..
میفهممت!!?

1398/01/10 12:09

پاسخ به

امیرعلی هم همینجوره شبا کلا تو جاش نمیمونه باید ی جای بزرگ براش درنظر بگیرم ک تا صبح فقط وقتی غلت می...

نورا همجوریه می خوره به دیوارهای تختش بیدار می شه دوست داره راحت باشه چند شب بردمش توی اتاقش منم پایین تختش خوابیدم کلا بدخواب شده یا خودم می رفتم داخل تختش با هم می خوابیدیم نورا توی بغل می خوابید

1398/01/10 12:10

پاسخ به

ممنون عزیزم خداروشکر اره خودم خوبم اما امیرعلی تعریفی نداره همونجور اسهال داره و بعضی اوقات درروز با...

ای بابا بچه اب شد انقدر اسهال
ان شالله زودتر خوب بشه

1398/01/10 12:10

پاسخ به

خب خداروشکر.ان شاءالله ک بهتون حسابی خوش بگذره..مراقب خودتون باشین حسابی خصوصا نورا جان

قربونت عزیززم فعلا درگیر عیددیدنی هستیم

1398/01/10 12:11

پاسخ به

نورا دندونش دراومد!!؟

یکیش بیرون اومده
دیشب نورا با کله میرفت تویی بالش بعدش با دیوار همین کار می کرد

1398/01/10 12:11

پاسخ به

محدثه حالا عمه هاش و اینا عیدی چی دادن به امیرعلی؟ عمه بزرگ آیدین خدا رو شکر مسافرت بود و تو سال 98 ...

عزیزم خانواده اینا هم دست کمی ندارن از خانواده شوهرت..
عمه هاش ک نمیومدن کاش بسکه بچمو اذیت کردن ...تازه لذت هم میبردن .بعدم ک بچم گریه میکرد یا نق میزد و بهونه میگرفت ک برگرده بغل خودم .اینا ادای بچمو درمیاوردن..
انقد اعصابم خوردبود ک نگو..
عمه بزرگ و کوچیکه هرکدوم نفری20 تومن ...
برای دندونیشم هیچی ندادن.عموش 10 تومن البته کوچولوعه توقعی ندارم ازش..
پدربزگش از طف باباش 0 تومن ..اصلنم ب روی خودش نیوورده ک نوه اول پسری و اولین عید بچم.س بار دیده دریغ از ی هزاری ب قول تو ..

1398/01/10 12:14

پاسخ به

محدثه حالا عمه هاش و اینا عیدی چی دادن به امیرعلی؟ عمه بزرگ آیدین خدا رو شکر مسافرت بود و تو سال 98 ...

فدای سرت
به موقعه اش به همسرت بگو نیازی نیست ما خودکشی کنیم

1398/01/10 12:14

سال جدید برای هیچ *** هدیه نخرید والا

1398/01/10 12:15

مثل خودشون باش ماشالله اون همه درآمد یه 50 هزار تومان می کشه اونا رو

1398/01/10 12:15

پاسخ به

محدثه حالا عمه هاش و اینا عیدی چی دادن به امیرعلی؟ عمه بزرگ آیدین خدا رو شکر مسافرت بود و تو سال 98 ...

مامانم اینا 100 تومن ب امیر و نفری هم50تومن ب من و شوهرم و داداشم ک 13 سالشه ب امیرعلی 20 تومن عیدی داد..
جایی نرفتیم دیگه .چون مریض بودیم

1398/01/10 12:15

والا شما کارمندین اونا دندونپزشک

1398/01/10 12:15

من جاریم یه دوچرخه برای برادرزاده اش خرید این خبر دارم دوچرخه 450 تا 500 هست

1398/01/10 12:16

پاسخ به

خودش فهمید.گفت هرکی امسال برای بچم درست و حسابی داد تلافی میکنم ندادهم بازم تلافی میکنم

افرین

1398/01/10 12:16

منم دیروز خونه دخترعمه ام دعوت بودم کادو برای خونش نبردم خیلییی سختم بود اما همش می گفتم اونا اومده بودن خونه من کادو نیاورده بودن

1398/01/10 12:17

خیلیی برام سخت بود خیلی اما به خودم ارامش میدادم

1398/01/10 12:18

پاسخ به

منم دیروز خونه دخترعمه ام دعوت بودم کادو برای خونش نبردم خیلییی سختم بود اما همش می گفتم اونا اومده ...

عزیزم باید یاد بگیریم ماهم ..بخدا خیلیا اصلا براشون مهم نیست...این ماهستیم ک خودمون رو برای بقیه هلاک میکنیم

1398/01/10 12:18