منم کشیدنی میزنم

پاسخ به

نه نگو دیدی یه مثالی بزن غیر مستقیم بهش

یادم بدین خخخ

پاسخ به

دیگه مردا فک میکنن چ خبره

آره کلا انتظار دارن مثل اونا بشی در حالیکه اونا انگار مثل فیلم یه سکانس رو هزار بار میرن تا اون صحنه دربیاد

پاسخ به

خودمونم بچمون بعد 9سال اومده ها .. ولی از وقتی بچه اومده اخلاقش عوض شده

خودتون نمی‌خواستین؟

پاسخ به

ولی من از دوران مجردی پسر باز بودم ???????

منم ازوقتی فمیدم پسرا مامانین دختر بابایی.. پسر دوس دارم??

پاسخ به

تو چی میزاری

دنبال پیشنهادم برا ناهار هیچی به ذهنم نمی‌رسه

همون طلا خودش خیلیه با

نه فرق إلییر

منم اوایل شهریور میفته

اورا بی گده بولسم

حوله پتو دور پیچ قنداق بولاری آلمیشام

پاسخ به

باهادی 8میلیوندی

هن إله بو اذیت إلییر

پاسخ به

ماست از گرمای برنج ترش نمیشه؟؟

نه نمیشه اگه ترش میشد که به بچه ای که به غذا خوردن میوفته برنج رو له نمیکنن با ماست قاطی کنن بدن بخوره ، منم خودم همیشه استانبولی و لوبیا پلو رو کلی ماست میریزم روش قاطی میکنم و میخورم هیچ وقت مزه ترشی نمیگیره

پاسخ به

من نوک سینم بزرگ شده میخوره به سوتین میمیرم تا جایی میرم و میام دیگه الفاتحه

من قبلا یه دونه نیم تنه داشتم و چه جور میشد میپوشیدم و همش سوتین تنم بود ولی از بعد از عیده سوتین میپوشم انگار به سینه هام فشار میاد رفتم چندتا نیم تنه خریدم و نیم تنه میپوشم و دیگه سوتین نمیبندم اصلا

پاسخ به

منم قبلا از نیم تنه خوشم نمیود یه دونه داشتم به زور میپوشیدم ولی الآن از بعد از عیده میپوشم عادت کرد...

نیم تنه شیردهی من ندیدم خواستم بگیرم چون سینم توش ازاده
برای همین سوتین شیردهی گرفتم اینقدر نرمه

پاسخ به

سلام مامانای خشکل?

سلام خانم

پاسخ به

فک کنم بگن

اره این سریع رفتم باید بپرسم البته اگه باز یادم نره

پاسخ به

خخخخ اره والا، من با کوچیک ترین چیزم ذوق میکنم با جورابم خیلی ذوق میکنم??هر سری میرم بیرون جوراب ج...

تو هم مثل منی منک عاشق جورابم و از این نظم دهنده های کشو هستن برای روسری ها و برای لباس زیر میزارن تو کشو و استفاده میکنن دوتا از اونا دارم گذاشتم تو کشو تو یکیش جوراب های کلفت که پاییز و زمستون میپوشن گذاشتم تو یکیش هم جوراب های نازک برای بهار و تابستون دارم میپوشم گذاشتم و دوتاش هم پر پرن شوهرم همیشه کشو رو باز میکنه میگه تو کولکسیون جوراب داری ، بازم یه جا برم یه جورابی ببینم از طرحش خوشم بیاد و نداشته باشم میخرم
برای پسرم هم همین جوری یه دونه از این نظم دهنده های کشو خریدم و کلی جوراب نازک و کلفت خریدم که تا سایز دوسالگی هستن اون روزی داشتم کمدش رو میچیدم شوهرم برگشت گفت این رو هم مثل خودت عشق جوراب میخوای بکنی که کلکسیون جوراب داشته باشه ?

پاسخ به

من قطره رو نمیدونم ولی زن داداشم بهم گفت سر بچه اولش از این کرم استفاده میکرده تو دوران شیر دهی روزی...

زن داداشم گفت روزی یک بار صبح موقعه ای که بچه از از خواب بیدار شد و شیر خورد بعدش سینه هات رو با آب خالی بشور و با یه حوله تمیز خشک کن بعد از این کرم بزن به کل سینه هات و نوک سینه هات بعد تا موقع ای که بچه بخواد دوباره شیر بخوره کرم رو بزار بمونه و اصلا سینه هات رو نشور و هروقت بچه دوباره خواست شیر بخوره برو سینه هات رو قشنگ کامل و تمیز با شامپو بچه بشور و با حوله تمیز خشک کن بعد به بچه شیر بده بخوره ، بعد گفت تا هرموقعه که شیر خوردن بچه از سینه های خودت رو کامل قطع نکردی روزی یک بار از این کرم استفاده کن

زن داداشم تو بارداری و زایمان اولش شکمش اصلا ترک نخورد تو بارداری دوم هم شکمش اصلا ترک نخورد و بعد از زایمان دومش یه خورده شکمش ترک خورد این رو هم ازش پرسیدم کاری کرده یا نه گفت تو هر دوتا بارداریش از سه ماه دوم هر روز روزی یک بار روغن سیاه دونه و روغن زیتون رو باهم قاطی میکرده میمالیده به شکمش بعد از دو ساعت میرفته شکمش رو میشسته بعد از زایمان اولش هم میگه 5 ماه کامل روزی یک بار از این کرم میمالیده به شکمش ??
ولی شکمش تو زایمان دومش یه خورده ترک خورده الآن یک ساله زیمان کرده میگه میخوام برم دکتر ببینم کرمی ، پمادی ، روغنی چیزی هست که 100٪ جواب بده بگیرم بزنم ترک شکمم بره

حالا من میخوام برم این کرم سینه برای دوران شیردهی و این کرم ترک رو برای شکمم بگیرم و استفاده کنم ببینم منم مثل زن داداشم جواب میگیرم که سینه هام و شکمم ترک نخورن ، البته هنوز نه شکمم نه سینه هام اصلا ترک نخوردن و روزی یک بار سینه ها و شکمم رو با روغن زیتون و روغن سیاه دونه ترکیب میکنم و چرب میکنم و بعد از دو ساعت میشورم

پاسخ به

چه جالب نمیدونستم حتما میخرم

منم نمیدونستم زن داداشم چون خودش اینا رو استفاده کرده و جواب گرفته به من گفت سینه ها و شکمت که ترک نخوردن هنوز گفتم نه گفت من این کارها رو کردم تو هم بکن شاید تو هم جواب بگیری و سینه ها و شکمت ترک نخورن

پاسخ به

من بابا بزرگم دو هفته پیش فوت کرد تو خونه بود مریض بود تو رخته خواب خوابیده بود دیگه دوهفته آخر اصلا...

من جنازه رو دیدم و پیش ما فوت کرد اصلا نترسیدم و از شوهرم هم پرسیدم گفت من برای چی باید بترسم ترس داره مگه
چند سال پیش پسر خاله شوهرم مریض صرع داشت شوهرم میگه اون روزی که فوت کرد ما خونشون بودیم و من و پسر خالم هم سن بودیم و سال آخر دبیرستانمون بود و هم کلاسی هم بودیم و تو یه مدرسه بودیم باهم اون روز تو اتاقش یودیم من روی تخت نشسته بودم اون دراز کشیده بود یه دفعه ای حالش بد شد تشنج کرد و دوییدم در اتاق رو باز کردم و همه رو صدا کردم بعد رفتم گرفتمش تو بغلم و نگهش داشتم و هی صداش کردم تا بقیه بدوئن بیان تو اتاق و داروش رو بیارن بخوره تو بغل من بیهوش شد و زنگ زدن اوژانس اومد گفتن تموم کرده واسه همین من از مرده اصلا نمیترسم

پاسخ به

من اصلا تو گرما طاقت ندارم فوری از حال میرم

برو یه دوش با اب خنک بگیر بهتر شی بعدشم لخت بخاب