پاسخ به

وای خدا امروزم واژن درد دارم دقیقا همون قسمت اصلی

کجاش قسمت اصلی میشه بیشتر توضیح بده ؟?

پاسخ به

بچه میخای حس کنی اوایل بایدحتما دستتو بزاری روی شکم یا نه خودبخود میفهمی؟؟

نیکی جان یه آبمیوه بگیر بخور بعد یه کوچولو راه برو بعد بیا سمت چپ دراز بکش دستتو آروم بزار رو شکمت مطمعن باش میفهمی

پاسخ به

انشالا بده بخدا با بدبختی با ای وی اف باردار شدم از اول بارداری هم سختی کشیدم

انشالا میگذره از الان باید به خودت روحیه بدی برای آخرا

اصلا به این چیزا فکر نکنین بزارین روزا فقط بگذره

پاسخ به

من همش دلم بستنی میخواد ولی رعایت میکنم

من خیلی بستنی خوردم خیلی ?این یه مورد نتونستم باهاش کنار بیام

پاسخ به

سودا نکنه رفتی تو فکر?

سودا جان یکم شل کن عزیزم سفت کنی اصلا نمیشه ?ایشالا هیچوقت تو‌ رنگ‌ کیسه آب نبینی همون تو اتاق عمل پرت بزنن بترکه

پاسخ به

نگو بدون استرس بودی

بودم ولی در این حد نه بخدا
فکر کن بازار شب عید من مجبور بودم برم مغازه باور می‌کنی پاره شدم شب عید افتادم خونریزی

سوار ماشین بشید اذیت میشی یا نه

پاسخ به

دلم برا اون میسوزه که به خاطر ماها از خیلی چیزا میگذرن

اشکال نداره کم مونده خدارو هزار مرتبه شکر دائمی نیست
اون بدبحتایی ک مریضن زمین گیرن خدا صبر بده بهشون

پاسخ به

خیلی سخته بارداری ماها خیلیییی?? یه ذره دلپیچه گرفتم عین درد پریودی بود البته نیاز به دستشویی داشت...

خدایی درک میکنم ?این‌ چه وضع حاملگی مسخره کردیم خودمونو اه

پاسخ به

مثل آدم بزرگ سکسکه می‌کنه

پس بچه من هنوز شروع نکرده

پاسخ به

این دستگاه قندم میره رو اعصابم از یه دست نمونه میگیرم 154 نشون میده از ی دست دیگه 118 بخدا اعصاب نمو...

خدایی این قندم اضافه شد آخه یعنی چی ?
من که یه مدت فشارم می‌رفت بالا یه بار رفت رسید یه 15

حالا من هی خودمو باد میزنم حتی تو شلوارمم‌ باد میزنم ?

من اصلا اصلا نمیموندم جایی الانم که باز حالم خراب شد چند روز رفتم خونه مامانم از هفته پیش که دوشنبه حالم بد شد رفتم خونه مامانم تا چهارشنبه موندم خونشون دو دفعه زنگ زدم بیا منو ببر خونه الان باز تو خونه خودمم مجبور میشه غذا میخره مامانم میده مامانش میده

پاسخ به

بگو احتیاج داشتم برای سیسمونی چیدن میگم تشریف بیار

هنوز نزاییدم میگه واسه زایمان میری خونت دیگه به خاطر اینکه پاشن طایفه ای بیان ده روز بمونن منم از حرصم گفتم حالا کی مردس کی زنده از فردامم خبر ندارم

پاسخ به

من نمی‌دونم شما چجوری حساب میکنید من میگم وارد 27 شدم

نه 27تموم شدی از سه شنبه میری تو هفته 28

پاسخ به

من بیچاره قراره ی هفته با مادر شوهر و پدر شوهرم زندگی کنم

قراره بیان خونت

پاسخ به

من 30 هفته و شیش روز بودم 1600 و خرده‌ای بود

ماشالا خوبه

پاسخ به

منم فقط شلوار شکمم اذیت میکنه

آره منم مشکلم شلوار اگه خونه خودم بودم که اصلا نمیپوشیدم

پیرهن بدون شلوار پوشیده بودم قشنگ داشتم میرفتم یه خانوم چادری گرفت کشیدم کنار داد زدم سرش چی می‌کنی گفت چرا شلوار نپوشیدی گفتم به تو چه آخه می‌گفت به تو چه نداره گفتم بیشعور من باردارم مشکل دارم گرفتم چادرشو کشیدم بعدش شوهرم اومد دعوا ??می‌گفت اینو ترسوندی چیزیش بشه پدرتو در میارم مثل سگ ترسیده بود ?

پاسخ به

من اصلا حوصله عکس بارداری ندارم نمیدونم‌چرا ! یدونه خودم تو‌خونه میگیرم قبلیم‌26 هفته خودم گرفتم دوس...

همینم خوبه . مهم اینه که از این اتفاق قشنگ یه عکس خوب داشته باشی

پاسخ به

اتفاقا من فکر میکنم قوی شدیم

نه اخرا آدم خالی میشه فقط میگی دیگه تموم شه حتی یک روزم یک روز

پاسخ به

نه اخرا آدم خالی میشه فقط میگی دیگه تموم شه حتی یک روزم یک روز

اره بابا من میگم فقط ب خاطر اون دو هفته زودتر سزارین میکنم

دلم میخواد دست بندازم تو دلم بغلش کن جاشو عوض کنم ?نمی‌دونم کتف زانو چی دارم سوراخ میشم ?

مامانا میگم ریه بچه هز چند هفته کامله کامل