•🍔گروهـ ܝ̇ߺܝ̇ߺܘ ܣߊ‌ܨ ܢܚܝ‌ ߊ߬ܢܚ݅ܝ݆ߺ²ܝ̇‌👩🏻‍🍳•

894 عضو

او لَ لَ

1403/11/06 22:07

چه همسری

1403/11/06 22:07

باربکلا

1403/11/06 22:07

گفتن ناهار بیاید بریم خونه ننه ماکارونی گذاشتیم گفتم نه ممنون ناهار می‌خوام درست کنم بعد غروب یه سر رفتم سبزی ببرم ب مادرشوهر صبح گفتن سرگیجه داشته .
فردا شانس ندارم ننه شوهر زرتی میگه عروس فهمید حال ندارم یه زنگ نزد یه نیومد

1403/11/06 22:08

خوب کردی

1403/11/06 22:09

دیروز رفتیم برای تقسیم باغ و زمینشون همچین عین بلبل حرف میزد همه مونده بودن خواهر بزرگش داداش جان زبون دار شدی ماشاالله تخم کفتر خوردی کار زن داداشه خوب بسته ب تخم کفتر😅

1403/11/06 22:09

😂😂😂

1403/11/06 22:10

آخه واقعا شوهرم اعتماد به نفس نداشت و تا چشمش ب عموش میخورد لال میشد یا ب لکنت و پت پته
ولی دیروز ای می‌گفت خودم مونده بودم

1403/11/06 22:10

خیلیم خوب

1403/11/06 22:11

دیگ روش باز شده

1403/11/06 22:11

متوجه شده ساکت بودن فایده نداره

1403/11/06 22:12

ب قول مامانم اونم از وجود تو اونجا اون دل و جورعت پیدا کرده بوده و میدونسته تو پشتشی زبون باز کرده

1403/11/06 22:12

اره

1403/11/06 22:12

فهمید جز من و خانوادم کسی ب فکر و ایندش نیست
این قشنگ بهش ثابت شد

1403/11/06 22:12

الهی شکر

1403/11/06 22:13

ننه شوهر باحال بود تا رفتم از در تو شروع کرد ب دردو دل کردن 😂😂😂
تا دوروز پیش سایه منو با تیر میزد

1403/11/06 22:13

😂😂😂

1403/11/06 22:14

یه چیز اینجا فهمیدم
درسته نامردی کردن و می‌دونم بازم اذیت میکنن آدم نمیشنا
ولی برخلاف عوضی و اشغال بودنش
خیلی خیلی خره
هرچی میشه رو خواهر دیوثش از زیر زبونش می‌کشه ب نامردی و دشمنی ده تا میذاشته رو حرفش برامو‌میاورده و از من می‌برده ب مادرشوهرم

1403/11/06 22:15

فکر کنم کو.ص خوله
یا مخش گوزیده
یا رد داده چیزی هست
معلوم نی چند چنده

1403/11/06 22:16

😬😬😬چ دیوث

1403/11/06 22:17

😂😂

1403/11/06 22:17

همچین ب وقتش حالشو بگیرم خودش بشکن بزنه زنیکه اشغال

1403/11/06 22:18

خوب کاری میکنی

1403/11/06 22:19

دیگه نمی‌ذارم دورو بر زندگیم سایش بیفته

1403/11/06 22:20

اقاا الان من 18هفته و س روزمه‌‌ بعد الان بچه خودشو زیر سینم سفت میکنه..درست نمیتونم بشینم همش قمبل میکنه 🥹🥹


یعنی الان. ب این زودیا اومده بالا.....

1403/11/06 22:33