دیگ رابطه ای بود دوتا اونا گفتن دوتا تو گفتی تموم شد رفت
1402/10/13 02:13
//= $member_avatar ?>
یعنی شما هیچ پیام یا زنگ نمیزنین ب اونایی ک قرض بردن
گفتم ن والا هفت پشت غریبهن ولی زنگ نمیزنیم با اینکه خیلی هم چک و وام و چیز داریم ولی ما یه چیز داریم عقله ک پسر تو نداره
1402/10/13 02:14
//= $member_avatar ?>
حلالشون نمیکنم خدا هم ازشون نگذره
1402/10/13 02:15
//= $member_avatar ?>
آبرو برام نذاشتن پیش محسن
1402/10/13 02:15
//= $member_avatar ?>
اصن تو مقصری.دیگ تموم شد رفت.با خودخوری چیزی درست نمیشه
1402/10/13 02:15
//= $member_avatar ?>
خودمو مشغول میکنم یهو میبینی باز یادم میاد
1402/10/13 02:16
//= $member_avatar ?>
ی مدت بگذره کمرنگتر میشه.تجربه ثابت کرده
1402/10/13 02:17
//= $member_avatar ?>
دختر عمم فشارش از دست شوهرش رفته بود بالا چنان مثل پروانه دورش میچرخیدن و بردنش دکتر
ولی برا من اینجوری گفتن
1402/10/13 02:18
//= $member_avatar ?>
خیلی ازین همه فرق ناراحت میشم
1402/10/13 02:18
//= $member_avatar ?>
بیست ساله نشده نمیشه دیگه
از همون بچگی یادمه چقد فرق گذاشتن و چقد اذیتمون کردن
1402/10/13 02:19
//= $member_avatar ?>
دیگ اینم شانس *** توعه
1402/10/13 02:19
//= $member_avatar ?>
چرا بخدا میشه
1402/10/13 02:19
//= $member_avatar ?>
الان عمه م هی میاد میگه تو ببخش
میگم مگه چند بار باید ببخشم
صدبار من بخشیدم و دلم شکست
بذار به بار هم دل اونا بشکنه
1402/10/13 02:19
//= $member_avatar ?>
عمه خوبیه یا بدی
1402/10/13 02:20
//= $member_avatar ?>
همین عموم ک از خونه ش انداختم بیرون آبرومو پیش خانواده شوهرم برد همیشه بچها اون یکی عمومو میبرد تفریح یا اون یکی عمم ولی همیشه ب ما میرسید مسئولیت دارع😏
1402/10/13 02:21
//= $member_avatar ?>
همه یه مشت گهن
1402/10/13 02:21
//= $member_avatar ?>
من خیلی بدی دیدم از همه کس
ولی هیچکدوم اندازه اینا نبود چون واقعا توقع نداشتم ازشون و هیچوقت فک نمیکردم یه روزی چنین بلایی سرم بیارن
1402/10/13 02:22
//= $member_avatar ?>
زنگ زدم بابام پشت گوشی گریه میکردم و میگفتم خانوادهت چرا اینکارا رو باهامون کردن