شوهرمو غلغلک میدم از لجم اونم هیچ عکس العملی نشون نمیاد یهو برگشت دستش محکم خورد دماغ یعنی مردمااااااا گفتم شکست دماغم هر چی گفتم انگار نه انگار فکر کرد شوخی میکنم باهاش رفتم دستشویی یکم خون میومد نه زیاد دیدم از داخل دماغم یه سمتش زده بیرون مگه میدونستم دست بزنم آروم دماغمو کچ کردم با دستم صدای تق داد افتاد سرجاش با گریه اومدم بیدارش کردم با فش هرچی از دهنم اومد بهش گفتم پاشو دماغم شکسته منم فقط زار میزدماااا اینار باور کرد جدی چیزیم شده میگه تو چرا باهام شوخی میکنی گفتم تو جنبه شوخی ام نداری برو گمشو .تا صبح عذاب وجدان گرفته بود که اگه بشکنه باید عملکنه پولشو ندارع😆😆😆😆😆
1402/08/21 13:04