شوهرمم رفت راه دوردست تنها فلج شدم

چ بد

هیچی
همش دنبال ابوالفضلم
دیگه جون ندارم
چقدر فرسوده شدیم 😐

هی سخت تر میشه فکر کردی چی پ
بزار راه بیوفتن

منک کمرم راست نمیشه بخدا همش میخان از درو دیوار بگیرن وایستن اخرم عر میزنن میخورن زمین

😆😆😆😆😆

بیا اعتراف کن

من واقعا عاشق بچه ام با تمام سختیاش ولی دلسا منو روانی کرده فعلا کنسله واقعا سومی ولی خیلی دوستدارم

بخدامن دیشب دوتای ساعت3بیدارشدن بازی میکردن تا4ونیم

خون خونمومیخورد

سلام من ده روز درگیر میثاقم بردم متخصص شیر اپتامیل پپتی گیرم نیومد گفت چاره ای نداری ببلاک کامفورت بده از اون دادم اسهال گرفت اسهال خونی به خدا تمام بدنم مبارزه از شب نخوابی با کمک مامان وشوهرم تا صبح فقط می‌شویم بچه آروم میکنم بردم آزمایشگاه آزمایش اونجا ویروسم گرفت شد اسهال واستفراغ آوردم این یکی ام گرفت به خدا داغونم

طفلک چقد اذیت شده بچه یکی ک مریض بشه اون یکی هم مریض میشه

الهی بمیرم چقدر بچه اذیت شد خودتم که دیگه هیچ

سعی ‌کنید تا اونجایی که میتونید دکتر نبرید

من خودم تو خونه درمون میکنم ولی تب داشتنی دست و پام میلرزه میبرم دکتر

توی این نه ماهم مایسا فقط ی بار تب کرد داشتم سکته میکردم نمیدونم چرا از تب کردن بچه اینقدر میترسم

توی این نه ماه فقط یک بار مایسا سرما خورد بعد چند روز دلسا ام ازش گرفت
حالا دیگه نمیدونم من تا ی واکنشی میبینم خودم سریع اقدام میکنم اینا مریض نمیشن یا اینکه زیاد بیرون نمیبرم یا اینکه بدن خودشون قویه

دمت گرم
منم فقط خدایی نکرده تب کنه میبرم دکتر الکی نمیبرم

راستی مهناز زینک کمخونی میاره بیشتر از یک دوره سعی کن ندی بینش فاصله بنداز

مامانا کسی هست ازمحبت شوهر بی بهره باشه ؟شوهرمن یه مدته بی توجه هستش نسبت به من خب زنم هم نیاز داره شوهرش بهش محبت کنه .بهشم میگم میگه فشار کاری ،خستگی .همشم گیر میده یه من که شکم داری چاق شدی فلان درصورتی که من قبل زایمان وبارداری تپل بودم حالا الان بخاطر زایمان اره بیشتر شدم ولی کلنا ژنم تپلی هستش .نمیدونم زیر سرش بلند شده دنبال بهانه اس به نظرتون ؟منم میبینم اینجوری میکنه مثل خودش رفتار میکنم باهاش،.بخدا وقت ورزش کردن ندارم بچه داری خونه داری همش باید حواسم به بچه باشه چون خیلی شیطونه .خلاصه که نمیدونم چکارکنم هردعایی ذکری هست میخونم اماانگار منو نمیبینه

ممنون عزیزم از همدردیت

واقعاً یه مادر نمونه ای عزیزم من بعد دوتا بچه خدا اینارو بهم داده اصلا از قابلیا چیزی یادم نیست اگرم یادمه انقد دکترا بهم گفتن اینا نارس بدنیا اومدن دیگه از هر کار سرخود وداروی سرخودی میترسم .اما واقعا احسنت به تو که انقد کار بلد و حوصله داری واسه بچه داری

مامان ترنم شاید به خاطر خستگی حساس شدی به نظر من زیاد بهش گیرنده در ضمن بیشتر بهش محبت کن تا بفهمه که بهت محبت نمیکنه شاید اینجوری یه کم به خودش اومد ومثل قبل شدین باهم.درمورد هیکلتم زیاد ناراحت نباش بهش گوش نده یه کم بیشتر به خودت برس از کار خونه بزن به خودت برس