ازیه طرفم پسر عمه ام بازنش رفتن کربلا اونجا میفهمه کلیه هاشو از دست داده حالش بد میشه زنش انقد دادو هوار میکنه همونجا سکته میکنه میمیره شوهرشم بعد از یه روز از خاکسپاری زنش اونم مرد از یه طرف اعصابم به خاطر اونا بهم ریخته از یه طرف بچه هام به خدا هنوز وقت نکردم برم یه تسلیت بگم یا یه زنگ بزنم به خدا کلا موندم چیکار شوهرمم رفته مامانمم نیست موندم چیکار خدایا خودت کمکم کن از بس خسته ام وبی اعصاب.
1402/08/22 11:59