💎ٖؒ😎بیکاران باکلاس😎💎

1696 عضو

پاسخ به

من بجات بودم فاطمه بخدا میرفتم میگشتم میخوردم باشگاه میرفتم کیف میکردم بچه ک بیاد از همه جا میفتی

منم بخدا خیلی دوست دارم برم باشگاه . من ابجیم دو تا بچه کوچیک داشت باهامون بود . واقعا مثله من راحت نبود . الآنم تا جایی که بتونم جلوگیری میکنم . تا کلاس های میکاپم رو برم تمام کنم حداقل واسه هدف و علاقم یه قدم بردارم

1402/07/05 16:13

پاسخ به

ارع به امید خدا ان شااالع جوری که دلم میخواد پیش برم ???

حتما همین جوری پیش میره خاستن توانستنه

1402/07/05 16:20

پاسخ به

????

باور کن زخمیم همون???

1402/07/05 16:23

پاسخ به

???دیگ حتمی شدددد

منتظرم بیای بگی مریم ی جوری دادم عرش وفرش باهم لرزید

1402/07/05 16:28

تو سن کم مادر شدم

1402/07/05 16:40

توچجور رفیقی

1402/07/05 22:51

پاسخ به

??بیا اینو بخور بد تر از عرق سگی

جون اون خوردن داره

1402/07/05 22:54

پاسخ به

فقط ب عشق طناز حاضرم درد بکشم

?????من دلم نمیاد تو درد بکشی

1402/07/05 23:00

پاسخ به

الان کوجاست

لالا

1402/07/05 23:08

اقا من خاب بودما سرما خوردیم همگی به لطف مربیم شوهرم بیدارم کرد کارشو کرد خابید الان خابم نمیبره صبح 6 پسرم بیداره??

1402/07/05 23:11

پاسخ به

مرض ?

????جواب دندون شکنی بود

1402/07/05 23:23

پاسخ به

?????شوخی میکنم بابا خودش بخدااا نصب نمیکنه ب من چ

گفتم بهت نمیاد عنتررر

1402/07/05 23:24

پاسخ به

بیا بریم لیف بزنمت

خیلی نیاز دارم بیا بریم من فقط ولو شم هرکار دوس داری بکن

1402/07/05 23:27

پاسخ به

??????بهت ساخته

ب خدا بقیه ک ب کنار مث سگم پاچه شوهرم و میگیرم خسته شدم خودم هی میگم ادم میشم از این ب بعد ولی باز همونم
اما واس بچه و کاراش حوصله دار و ارومه ارومممم

1402/07/05 23:34

پاسخ به

یروزو مجبوری دیگه

اره لعنتی ر یدم تودمبل

1402/07/05 23:36

پاسخ به

من قبل حاملگیم اینجورری بودم خیلی وحشی بودم همشم با حاجعلی دعوا میکردم ولی الان ن

چجور درست شدی چیکار کنم خدایی خیلی وحشیم خیلی خصوصا شوهرم یچیز میگ شوخی اما من مث سگ میپرم بش هی ب خودم میگم خب دیگ عصبانی نمیشم تما کوچک ترین حرف پاچشو میگیرم??

1402/07/05 23:37

پاسخ به

?????????????????????ولی مونده بود ب ما بده ب همه داده بود

?????????????????????????????جینده خانوم ملتو اوسگول کرده بود میگف بیاید درس عبرت بگیرین

1402/07/05 23:49

خانماا

1402/07/06 08:30

دیروز مادرشوهرم زنگ زده بیا رب بپزیم پاشده اومده من حتی نرفتم نگا کنم ببینم چیکار میکنن
شوهرم گف نرفتی گفتم ن مامانت همونجوری ک زنگ زد گف بیا زبونشو نمیتونست باز کنه به منم بگه مگ من قاشق نشستم نگفته برم

1402/07/06 09:12

پاسخ به

میگذرونیم

ب خوشی عزیز

1402/07/06 11:54

پاسخ به

بعد از ظهر بخاب ک برا شب سرحال باشی??

ساعت 4کاشت مژه ساعت 6کاشت ناخون جایی واس خاب نمیمونه خاهرر

1402/07/06 12:07

پاسخ به

اگه میدونستم از فحش دادن خوشحال میشی زودترخوشحالت میکردم??

نه مریم جان ولی کار زشتی کردن ک خاستن بینمون خراب کنن نه جدی سحر هست حذف نشدنیه زورشونم زدن نتونستن این حرفا که نوشته تمومش کرده

1402/07/06 12:18

پاسخ به

پول زده مریم منکه میرم خرید باز میاد میگه چرا از اینجا خرید کردی چرا از اونجا خرید کردی اعصاب منو خو...

بگو میخاس بیای رونده بهش مکیه جان ما این شوهرتو یکی مثل منو میخاست بقران

1402/07/06 12:25

والا من تا حالا روم نشده به برادرشوهرام دهن باز کنم واسه پول

1402/07/06 12:43

پاسخ به

الهی??

والا دیگه باید منو کم وزیاد شناخته باشی

1402/07/06 13:01