شوهرتو از خوشحالب در بیار گلم😅
از ماه 7 به بالا بارداریت سخت میشه
شکمت تنگ میشه...همه جور ادا اطفار سرت میاد....خارشت گاهی...کش اومدن شکم..افتادگی...ورم...ال ...بل...
ب یه حدی می رسی که فقط می خوای بری دستشویی و برگردی بخوابی...ک اونم اگ بتونی بخوای
دستات مور مور میشه...کمرت لگنت شروع می کنه ب دردای عجیب غریب گرفتن..تنگی نفس سراغت میاد
درین حد سنگین میشی....استرس وزن گیری جنین ها رو می گیرب...مدام در گیر حرکت و تکوناشون میشی....می رسی ب اینکه بخوای امپول بتا بزنی یا نزنی.....قندت بالا رفته یا نرفته....فشار نگیری یا اگ گرفتی چ کنی....
سیسمونی چی بخری چی نخری...
بعد استری زایمان میاد سراغت...ترس عمل...سوند..ترس زودرس شدنشون...ترس رفتن ب دستگاه ...اینا همه ک گذشت و با عافیت زاییدی...
می رسی ب مرحله بعدش
زایمان..شب اول پس از زاییدن...نفخ ..درد بخیه ها...شیاف زدن ها...شیر داشتن یا نداشتن...زردی داشتن با نداشتن مرخص شدن
بعد ک مرخص شدی
تا 4 ماه فقط در حسرت خواب شب می مونی...گریه هاشون...استرس بند ناف..استرس ختنه اگ پسر بود...شیرخشک چی بدی یا ندی...دل درد ها کولیکا...
حالا اگ کمکی داشته باشی نداشته باشی ک بیچاره ای...
دیگ بروو تا وقتی دست و پا هاشون جون می گیرن....خونه زندگیت رو دیگ مرتب نخواهی دید..دغدغه غذاخوردنشون نیاد سراغت....چی بدم چی ندم جی بهشون میسازه...وقتایی ک جفتشون باهم مریض میشن دور ازجونشون..وقتی اسهال میشن....پیرت در میاد...یبوست خدایی نکرده...دیگ وقت نمی کنی ی چیزی بخوری....دستشویی بری...همه چی با عجله و نچسب....غذاهای خوشمزه ک می پختی دیگ خدافط..یا حاضری می پزی یا سفارش یا دمپختکی چییزی تو حلق شوهر می دی بره فقط صداش قطع شه...
عزیزم هرچی سختی واسه بچه یه قلویی هست دو قلویی دو سه برابره...
دبگ بعد ازینو هرکی خواست برا مامان محسن جون شرح بدن.😅
1402/07/27 23:43