The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

بارداری با بچه کوچیک

112 عضو

من صبح ساعت هفت بیدار میشم اول ناهار آماده میکنم بعدش میرم سرویس دستشویی می‌شورم وگردگیری تا ساعت نه که خوابن کارها تموم میشه ناهار ساعت یازده دم میزارم چون دلوین ساعت دوازده ونیم ناهار میخوره بعدش ساعت نه ونیم صبحونه میخورم وی جاروبرقی وتمام

1403/06/15 23:21

من می‌خوام برم خونم
پسربزرگم‌18ماهش
کوچیک 18روز

1403/06/15 23:25

خیلی استرس دارم پسرم کولیک داره شب بیداری داریم

1403/06/15 23:27

شوهرت می‌تونه کمکت کنه؟

1403/06/15 23:31

ای جااانم من 18روزگی ختنه کردم البته دوست داشتم زودتر بشه که قسمت نشد تا ده روز بیمارستان بودیم بعدش هم هی مامانم می‌گفت بچه گناه داره بدنش همه کبود شده بزار جان بگیره

1403/06/15 23:32

نه

1403/06/15 23:34

پس اگه میتونی یکم دیگه بمون تا روبه راه بشی حداقل خودت بعد بری

1403/06/15 23:35

اره پسرمن دستش برسه خفه کرده بچه رو

1403/06/15 23:36

چون خداییش بعد از زایمان بدن خسته هست و نیاز داری کمک داشته باشی مخصوصا با بچه کوچیک هی گرسنه هست دلش بازی میخاد وهزارتا کار دیگه

1403/06/15 23:36

چند وقتش هس؟

1403/06/15 23:36

خونه مادرشوهرم

1403/06/15 23:36

نمیتونم

1403/06/15 23:36

من داغونم

1403/06/15 23:36

هیچکس تو این بارداری درکم نکرد

1403/06/15 23:36

اگه راحت هستی بمون بزار خودت سرپا بشی

1403/06/15 23:36

به سختی ‌چون بچه هام خیلی میریزن و میپاشن دائم درحال کار کردن و کارای بچه هام صبح تا شب

1403/06/15 23:37

این درک نکردن از صدتا عمل سختر هست آدم اگه درک بشه اگه درد هم داشته باشه بازم بلند مبشه

1403/06/15 23:37

دوسال و دوماه

1403/06/15 23:37

چرا آنقدر حسودی می‌کنه پس مگه براش وقت نمیزاری

1403/06/15 23:38

من زایمان کردم تو بیمارستلن مادرم بچمو نگرفت که شیر بدم با بخیه بچه رو با اغوشگیر روپام گذاشت که بی حس ی بود عملم نمیتونستم وزن بچه رو روپام تحمل کنم گفتم بیا بگیرش بالا نمیتونم خم شم گفت کمرم درد میکنه چاره نداری باید تحمل کنی

1403/06/15 23:39

وقت ندارم اصلا

1403/06/15 23:40

منم میذلرم کنارش اما یک ناز کنه بعدش میزنه اصلا کنار نمیاد بااینکه بغلش میکنم نازش میکنم گاهی بازی میکنم باهاش

1403/06/16 07:35

منم زایمان کردم اومدم خونه پسرم نفس نمیتونست بکشه با شکم پاره میدویدم دنبالش یا تو پتو تاب میدادیم20روز مریض بود وحشتناک فقط جیغ میزد

1403/06/16 07:37

منم همیمطوربودم

1403/06/16 07:38

بلا دوره

1403/06/16 07:38