اینجوری خیلی سخته من حالا اونشب رفتم عروسی گذاشتمش خونه مامانم اینا مامانم میگف میرفت کناره پرده مینشست پرده رو میزد کنار میگفت ننه ننه ب من گاهی اوقات میگه ننه😂😂بعدشممامانم زنگ زد برام گف مامان تاصداتو شنید شروع کرد بغض کردن و گریه
1403/10/16 12:29