تقریبا 1 ماه پیش

ایوول😂😂😂

اره

سجاد میگه خیلی بخودت وابستش کردی
گفتم مگه جز من کیو میبینه

مهیار 3 شب رو خونه عمه اش گذاشتم. اولش گریه میکنن بعدش آروم میشن. کم کم عادت میکنن

بعضی وقتا بذار پیش شوهرت خودت برو بیرون

من میزارمش
پیشباباش
و مامانم

من اونروز خونه مامانم بودم

خواهرزادهام گفتن روشا باخودمون ببریم مغازه
گفتم ببرین
همینکه از من دور شدن،تااومدن صدای جیغش میومد😂😂
تارسسیدن خونه

خوبه دیگه.

باید با یه چیزی سرگرمش کنن دیگه اولش همینجوریه.

ن بزار چندبار ک بزاری عادت‌میکنه ماچندبار ک‌میخاستیم بریم عروسی گذاشتمش پیش مامانم عادت داره ب مامانم

والا هربار امتحان میکنم وقتایی ک اونجام

ولی یجوری گریه میکنه ک نفسش درنمیاد

چیکارکنم‌خواهر چش ازاین ب بعد میزارمش پشت دردسشویی تایادبگیره بعضی وقتام‌ک میرم‌میدوعه ک بیاد باهام تودسشویی میگم مامان بشین تواینجا تامن برم میبینم وای خدانشسته واقعن😂اما چش واقعن دیگ نمیزارم همیشه ام نمیزارم گاهی وقتا ک یوخ یچیزی روی گاز باشه میترسم بره تواشپزخونه سراغ گاز

من عروسیاهم میبرمش باخودم
عاشقه اهنگو رقصه😂

بخداا منم محدثه ولی مامیره تواشپزخونه میترسم بره سراغ گاز بعد موشه بود گفتم اومد توخونمون تله قدیمیا هستن ازاونا گذاشتیم‌میترسم بره سراغ اونا دیگه مجبورن گاهی میزارمش تواتاقش وگرنه سعی میکنم‌تابیداره اصلن نرم دسشویی😂

اخ ننه شیش تابوسش کن این‌جیگرمنو😍😍

😘😘

😂😂ننههه

بخداا منم عاشقه یعنی تاصدااهنگ میاد شروع میکنه براعروسیام میخواد بره اون وسط بچم‌قر بده😂منم راحت نمیبرم ک نه اون اذیت بشه ن‌من 😁

یعنی من بخوامم ببرم مامانم نمیزاره میگه ن‌مامان بچم‌اذیت میشه نبرش😂

😂😂
نگوازاشپزخونه عسل گرفته بودیم هنوز نخورده بودیم رفته توشپزخونه شیشه شو شکونده داغشو ب دلم گزاش😂

چشممم

منکه چندروزه عادت کرده بیدارمیشه باندو نشون میده اهمگ بداز

دخترا خیلی قری ان انگار😂😂

خوچکارش داری بزا بره وسط دخترمون😍😂

اااخ

دختره منم کنترولا میاره برام😂