The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

داستان فاطیما

306 عضو

ازاین موضوع 13 سال گذشته همچنان هم مادرش هم پدرش هردو لباس مشکی تنشون گفتم اعدامش کردن گفت ما باید اعدامش کنیم اونروز لباس مشکی هامون درمیاریم کل میزنیم میگ دردم اینه دختره خواهرم براش مرخصی زندان میگیره هرسال یه بچه هم میاره گفتم مگ مرخصی میدن بهش میگ اره چندماه 1یا دوروز مرخصی بهش میدن چون زن داره هی حامله میشه برا زایمان و.. میزارن بیان خونه

1403/01/18 16:00

بچه ها ببخشید اینو گفتم ناراحت شدین واقعا اینا رو ک بهم میگفت مو به تنم سیخ میشد خودش خیلی ناراحت میگ من قلیون میکشم قبلا نمیکشیدم الان از سر ناراحتی یا قلبم درد یا هربار یه مرضی میگیرم الانم ام اس داره

1403/01/18 16:01

بچه ها اینا رو گفتم بدونین چقد این زن و این مرد با خدا هستن کدوممون با گذشت این اتفاقا میریم با خانواده اون طرف بازم حرف می‌زنیم گفتم خاله چطور طلاق ندادی عروست گفت نمیشه اون زندگی خودش داره بچم چی ازش ما بچه داریم باید تازه هوای عروسم و بچه هاش داشته باشیم ک نگن اینا کینه ای هستن و خدا نشناس هستن تازه با وجود این اتفاقا عروسش با اینا نمیسازه 😂

1403/01/18 16:04

تازه چقد با هم خوش هستن کاشکی همه زن شوهر ها اینجور باشن حالا اینا غمی نشست تو دلشون بازم خوبن ولی امیدوارم هیچکس غمی نداشته باشه و مث اینا همیشه خوش خرم باشه کنار هم ساعت 10 ونیم حال خانم بد میشه شوهرش دیابتی هست وکلی قرص دارو باید بخورن نمیتونن روزه بگیرن هرچی میگفتم عمو بیا یذره اب بخور میگفت ببین عزیز خانم خوبه اگ اون اب خورده منم بخورم همین دیروز بود کلی هم سربه سر هم میذاشتن و میگفتن چرا باهم ازدواج کردیم بدبختی بود پشیمونم جفتشون میخندیدن ولی امروز با حال بد یکیش اون یکی هم حالش بد بود 😓

1403/01/18 16:16

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

هرچی زنگ میزنم یا مشغول یا جواب نمیده مثلا این وکیل کمیته میخوان برا ما بدبختا کاری کنن 2ماه شاید بیشتر باشه ک منتظر بودم بره دادگاه نامه ببره برا کم کردن جریمه نقدی ک به مادر امین باید میدادم یا لایحه بهش گفتم طرح کن واسه نفقه بچه هیچکدوم انجام نمیدن فقط میگن خانم زارعی خودت برو یه سوال پرس خودت ناراحت بگیر گفتم من ناراحت هستم از همه چی ک کارم انجام نمیشه مگ من ادای مظلومان رو درمیارم با یه بچه همش اینور اونور میرم عصبی هستم ناراحت هستم اینا جواب دادنشون

1403/01/19 13:34

اقا با این صابخونه ک زبون ادم حالیش نیست باید چیکار کرد خانمش هم مث خودش چپ راست فوش میده باید با اینا چیکارکرد 😑

1403/01/19 18:01

سلام بچه ها سجاد به خواهرش کلی پیغام داده بود بیاره دیگ اومد خونه من کلی نشست گفت سجاد ببخش زندگیت خوب میشه گفتم ن جریان صابخونه کاراشون گفتم گفت اگ یه مرد بالا سرت باشه کسی چپ نگاه نمیکنه گفتم ن خودم اینجور از پس خودم برمیام نمیتونم با کسی مث برادر تو زندگی کنم

1403/01/19 22:47

مادرش از رفتاری ک تو خونه سجاد کرده بود عذرخواهی کرد ولی عصر فقط بخاطر سجاد تماس گرفت حالمون پرسید وگرنه از طرز حرف زدنش مشخص بوده اصلا دوست نداشت به من زنگ بزنه

1403/01/19 22:47

سارا میگ سجاد گفت من تنها مشکلم این عصبی میشم کنترل ندارم گفتم دیگ بدتر تازه تو پیام انگار داشت منو میزد گفتم چقد بچه بخاطر نامادری یا ناپدری جونشون ازدست دادن شرمنده نمیتونم ازدواج کنم هیچوقت نمیتونم ن با برادرت ن با کسی دیگ

1403/01/19 22:48

خیلی ناراحت شد هرچی گفتم شام بخور گفت نمیتونم 😬

1403/01/19 22:49

چقد خوب شد ک من نرفتم خونه سجاد چقد بهم گفت واقعا خدا یچی میدونست نشد وگرنه خدا میدونست میخواست چیکار کنه

1403/01/19 22:59

عیبی ندارع
افرین بهت خوب حرف زدی 👏👏
اون از الان اینجور میکنه عصبی میشه اگه حضوری داشتت قطعا یه بلایی سرت میومد اون از الان میگه فریاد جای پسرم بعد تو زندگی مشترک عصبی میشه معلوم نیست چه بلایی سرتون میاره این اقا اعصابش بدجور داغونه

1403/01/19 23:00

اره بعدم یکی از مشتری هایی ک میرم گفت یه استادی داره هم سنش بالاس هم پر از تجربه هستش استادروانشناسش هستش بهم گفت ازش براتون وقت میگیرم زنگ زده بودم گفتم سجاد یه روانشناس خوب سراغ داریم خیلی تعریف میدن تا مشاوره هامون با این بگذرونیم گفت ن من خودم یه دوست دارم میریم اونجا پیش اون

1403/01/19 23:16

بچه ها اگ یه غریبه بهتون بگه وسایلتون اشغالی هست چی بهش میگین بهتون بگ این وسایل کهنه و اشغالی باید بندازیم تو اشغالدونی چ واکنشی نشون میدین

1403/01/19 23:28

بعد اون همه فوش دعوا باز باهاش حرف میزنی؟

1403/01/20 08:41

ن بابا واسه قبلا میگم😐

1403/01/20 10:53

بچه ها واسه زمانی بود ک بین منو سجاد خوب بود میگفتم بریم مشاوره هامون شروع کنیم پیش استاد یکی از مشتری هام میگفت ن چرا بریم اونجا من خودم اشنا دارم دیگ معلوم بود چقد کلک میخواست بزنه

1403/01/20 12:43

این اقایی ک من میبینم با مساوره رفتن خوب نمیشه فاطی دلتو خوش نکن

1403/01/20 13:50

سیتا متوجه نشدی؟!!

1403/01/20 13:57

بچه ها عموم تازه زنگ زد گفت قبل افطار برم خونه شون حتما گفت کارم مهمه الان دوروز خوب نخوابیدم خیلی کمبود خواب دارم گفتم بخوابم 😑فریاد امروز بردم خونه یکی از دوستام صدبار تاالان زنگ زد گفت هی گریه میکنه اینجوریه اونجوریه خستم کرد کاشکی میاوردمش باخودم اینجا 😑😑

1403/01/20 14:21

شدم گفتی این حرفها مال قبلن بوده ک زده شده

1403/01/20 16:28

اره عزیزم گفتم حتما متوجه نشدی چون گفتی دلت خوش نکن گفتم میگم اینا مال قبل بوده

1403/01/20 17:19

بچه ها فریاد اینقد رومخی شده 😂 دوستم راست میگه من از بعد کار اومدم اینجا موندم الان فریاد 1ساعت بهانه به همه چی میاره دیگ واقعا زشته بزارمش جایی گاهی وقتا اینقد اروم میشه هیچ گریه ای نداره میگم چرا اینجور واقعا سرم برد ازوقتی اومدم 😂 الان میخوایم بریم خونه عموم ببینم باز چی شده ک میگه قبل افطار اونجا باشم

1403/01/20 17:21

هرچی شد خبرمون کن 👌

1403/01/20 17:36

بچه ها مهمانی داشتن عموی بزرگ سجاد بود با باباش اومدن حرف زدن عموم دیگ برا افطار بهشون گفت بیان اونجا از سمت ما عمو بزرگم بود عمو وسطی که منو بزرگ کرد با زن عمو با الهه و ندا از عروسای عموم و جواد و پرویز پسرعموهام (بچه هاشون نیاورده بودن) اول افطار کردیم نشستن خواستم برم ظرف چیزی بشورم بهم گفتن توام بیا بشین

1403/01/21 00:33