The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

داستان فاطیما

306 عضو

سلام دقیق 1ساعت اومدیم خونه قاضی ک نبود مدیر دفترش هم دعوا کرد گفت باید نوبت بگیری بعدم اخر ماه هس ما جوابی نمیدیم آمار خودمون فقط میدیم هیچ حکم و... آخر ماه نمیدن رفتم دادستانی هم نبود رفتم پیش معاونش هم گفتم چرا قاضی کار نمیکنه گفت شما سواد دارین لایحه بنویسین چرا پروندتون اینقد تو این شعبه مونده ما رسیدگی میکنیم گفتم خود قاضی گفته تا 10 سال کشش میدم گفت همچنین خبری نیس شما لایحه بنویسین من پیگیری میکنم چرا قاضی رای نداده تا الان دیگ رفتم نوشتم و سوالای بی ربطی هم ک می‌پرسید نوشتم گفتم اینام پیگیری کنین گرچه میدونم هیچ خبری نمیشه گفت اینو ما تعیین میکنیم ک میشه یا ن گفتم اگ به این باشه چرا من تلاش کنم بیام پیش قانون حلش کنه مگ مرض دارم با یه بچه اگ دیدمش یه چاقو میکنم شکمش تمام شه بره چرا خودم بچم اینقد زجر بدم خو قانون ینی چی باید پیگیر باشین وقتی ما میایم وقت میزاریم هزینه میکنیم بچه رو خودم اسیر میکنم ینی قانون بیا حل کن ن اینک بگین ما میدونیم کی تعیین کنیم من چقد باید منتظر باشم برم بیام ینی چی گفت خانم هفته اینده بیا یه سر بزن ببینم قاضی چرا رای نداده شما هم بیا تا مشخص کنیم برات

1403/01/29 14:54

واقعا ادم باید بره با سروصدا ودعوا کارش راه بندازه هرچی ساکت میریم میایم خبری نیس تازه مدیر دفترا فک میکنن رئیس جمهور چیزی هستن ک اینجوری حرف میزنن گفتم الان ک توام خانم اینجوری بی ادبانه میای با ارباب رجوع حرف میزنی میگی قاضی تو جیبم میرم دادستانی میگم از جیبت قاضی دربیاره رفتم گزارشش دادم چقد باید سکوت کرد هر اداره ای میریم چون پشت میز هستن فک میکنن میتونن هزار یک حرف به ارباب رجوع بزنن

1403/01/29 14:56

بچه ها دماغ فریاد امشب شکست فردا دکتر حلق گوش بینی هست ک ببرمش 😓الان بزاره از دماغش عکس بگیرم قرمز شده یه سمتش یه سمت دیگ یکم کبود شده ولی کبودی کمرنگ رو دماغش هم قرمز شده قرمزی پررنگ بین خط چشماش هس چندین بار دست زدیم اروم ولی واکنش به درد نشون نداده ولی ورمم کرده

1403/01/29 23:06

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

ینی عکسی ک تونستم بگیرم اصلا نمیزاره 😑😑😑 همون اولش خیلی گریه کرد از درد بالای لبش هم ورم کرده بالا تاب بود یهو افتاد رو زمین با صورت

1403/01/29 23:10

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

اینجوری شده خداکنه فردا بردمش دکتر شکسته نباشه

1403/01/29 23:14

بچه ها ینی الان دکتر نشسته مگ؟!

1403/01/29 23:14

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

بچه های اهوازی درمورد کالا برگ هستش منم رفتم گذاشتم رو نوبت میگ کسایی ک ندارن از نظر مالی مشکل دارن خودش برامون واریز میکنه تو کارت بعد جنس برداریم دوباره پولش ک برا ما انتقال داده بود برا خودش انتقال میده من اینو استوری دیده بودم شماهم لطفا استوری بزارین کسایی ک ندارن برن کالا برگشون بگیرن

1403/01/30 10:51

بچه ها خاله امین تماس گرفت گفت بخاطر من لطفا بیا خواهرم ببین حالش جالب نیس همین امروز فرداس عمومم بخاطر فریاد ک افتاد باهام قهره 😑 اینم گفته کسی ک درحال مرگ چشم انتظار هس حتی نبخشیدی هم باید بری چون ازت خواسته ک بری خدا قهرش میگیره تو زندگیت تاثیر بد میزاره گفت فردا جمعه صب بریم ک سرپا مادره رو ببینیم برگردیم نمیدونم واقعا چیکار کنم

1403/01/30 22:14

میگ تو این همه نماز میخونی خود خدا هم گفته اجابت کن گفتم مگ اونا منو اجابت کردن میگ تو نشو مث اونا تو خوب باش ک بفهمن با تمام بدی ها اونا هستن شرمنده تو رو سفیدی

1403/01/30 22:15

فریادم باخودمون اگ بریم نمیبریم ولی به دلم نیس خودمم برم

1403/01/30 22:16

همین 20 دقه پیش تماس گرفت دوباره گفت نتیجه چی شده گفتم اگ حرکت کردیم بهتون اطلاع میدیم هنوز معلوم نیس

1403/01/30 22:17

بچه ها گروه نمیرنم پشیمون شدم ریموکردم انشاالله دیگه پیداشون نشه

1403/01/31 13:45

ادامه رو همونجا میگم

1403/01/31 13:45

ایشالا

1403/01/31 14:20

بچه ها قرار برادر امین یکم دیگ برسه اهواز ک بقول خودشون بشینن و صادقانه خونه رو بهم بدن فک کنم یکی دوساعت دیگ برسه گفت ساعت 5 میایم خونه شما

1403/01/31 14:22

رسیدن بگو خونم رو پس بدید میام حلال میکنم والا نمیام تا قیامت هم نمیبخشم
اگه مادرتون نگران حلالیت منه خونم رو پس بدید میام
اگه با زور ببرینم من نمیبخشم کاری ک شما با من کردین خدا هم نمیبخشع

1403/01/31 14:32

حتی بهم بدن حلال نمیکنم خیلی زجر کشیدم 😑

1403/01/31 15:00

ایشالا زودتر خونه رو بهم بدن ک بتونم از دست صابخونه ها راحت شم

1403/01/31 15:06

فاطی کجایی از خودت خبر بده دختر

1403/01/31 22:01

سلام بچه ها خیلی اعصابمون خورد فقط اومدن یه حرفایی زدن ک همه مون به جون هم انداختن عوضیا

1403/02/01 01:57

بخدا واسم میاد برم امین پیدا کنم بزنم بکشمش خلاص کنم خودم

1403/02/01 01:58

قرار بود 5 بیان ولی 6ونیم اومدن برادرش بود و خاله اش ک با من تماس گرفته بود و زنداییشون بود اومدن نشستن فریادم از در اشپزخونه دادم بردن تو پارک ک اینا نبیننش

1403/02/01 01:59

یه سلام احوالپرسی کردن خاله اش زنداییش گفت چقد دلمون میخواد فریاد ببینیم😏 عموم گفت چرا امین نیومد برادرش گفت والا امین چندبار اومد رو جاتون نشست ولی بهش احترام نذاشتین

1403/02/01 02:01

اومد گفت بیا باهم دوباره ازدواج کنیم قول میدم زندگیمون بسازیم ولی محل بهش ندادین حالا چی بگم دیگ

1403/02/01 02:01

گفتم والا برادر شما خوبه چندنفر معلوم نیست سرش کلاه گذاشته و باردارشون کرده دررفته گفت این خبرا نیس مگ چیکار کرده قتل کرده گفتم از قتلم بدتر بوده کارش

1403/02/01 02:02