مامان ۳ قلوها 👼👼👼

9 عضو

من امشب میخوام برم مهمونی

1402/07/27 13:28

دو دلم همش😨

1402/07/27 13:28

عزیزمی😍

1402/07/27 13:28

سمانه چند روز موندن دستگاه اکسیژن این خوشگلااا؟
اسمشونو چی گذاشتی ؟ 😍😍

1402/07/27 13:28

خدا رو شکر،عزیزم،صحیح سالم باشن

1402/07/27 13:28

خیلی مارو راهنمایی کردی و انرژی مثبت برامون دادی چه تو بارداری چه الان از خدا میخوام صد برابرش برگرده به زندگیه خودت 😍🤗😘

1402/07/27 13:29

انشاالله انشاالله

1402/07/27 13:30

من واقعا اولش که فهمیده بودم تا یک هفته شوکه بودم از بس از حاملگی سه قلویی ترسوندع بودن منو😨

1402/07/27 13:30

از وقتی باهاتون اشنا شدم دلم آروم شد

1402/07/27 13:30

منم دقیقا همین حسو داشتم و تا 17 هفتگی بین نگهداشتن و ریداکت سر دوراهی بودم 😥
خیلی سختی و استرس کشیدم

1402/07/27 13:31

یادتون باشه همیشه تو ذهنتون بگین
خدایا داده ات نعمت...
نداده ات حکمت...
و گرفته ات امتحان است..
پس توکل به خودش
مطمئنم تواین راهی ک هممون پا گذاشتیم خدا دست هیشکدوممونو خالی برنمیگردونه
من اگر پسرمو از دست دادم یا اگر سقط کردم قبلا میدونم تواین دنیا امتحان شدم ولی بجاش تو اون دنیا پسرم جلوی در بهشت وایساده میگه من بدون پدرو مادرم وارد بهشت نمیشم (روایت قرآن هست)
توام فائزه اگ دوتا سقط کردی تواون دنیا برات میشن دوتا ابر بالای سرت

1402/07/27 13:32

خعلی😂

1402/07/27 13:32

من دکترم وشوهرم اجازع ریداکت نمیدادن وگرنه تو فکر خودم بود

1402/07/27 13:32

قربونت برم که انقد صبوری😍

1402/07/27 13:32

اسمشون کیان و کوروش و هانا بود
شدن کیان و هانا 😍😍😍

1402/07/27 13:32

ای خدااا چقدر آرامش گرفتم با این حرفت 😍

1402/07/27 13:33

نبابا رأس 32

1402/07/27 13:33

تنهایی نگه میداری یا مامانت و شوهرتم کمکتن

1402/07/27 13:33

قربونت برم 😍

1402/07/27 13:33

خدا نگهشون داره گوگولیا رو😍😍😘

1402/07/27 13:34

چاکریم

1402/07/27 13:34

دهانه م پنج سانت باز شده بود ک دکتر زد توسرم گفت انقد سرکلازت تحت فشاره فقط جنگی خودتو برسون بیمارستان

1402/07/27 13:35

انشالله که خدا برات آقا کیان و هانا جون رو حفظ کنه😍

1402/07/27 13:35

😑😑😑😑 بنظرم بعد مهمونی *** هم خیلی میچسبه امتحان کن

1402/07/27 13:36

😂😂😂😂بعد سه هفته

1402/07/27 13:36