نون و پنیر و دوستی

283 عضو

دارم از همه گروها رد میشم😂

1403/04/05 15:11

خوبم ت خوبی

1403/04/05 21:16

النازشاکردوست1 😂😂برادرم وشوهرم 2صبورخوش اخلاق مثبت نگر3معایب ازدواج نمیدونم 😂4دوست داشتم ذهن ادماروبخونم5شوهرمو10بارمیکردم 😄😂پیزافست فود😋مشروب بخورم 😂😂😂دوست دارم امتحان کنم ولی اسلام دست بالموبسته 😅😅😅

1403/04/06 13:46

1. چشما چون از چشما میفهمم خیلی چیزارو
2... صبور بودن . دروغ گفتن
3 پیش خانواده شوهر بودن یه وقت شوهرم بهم نپره ابرومو جلو جاری هام ببره
4 قبول میکنم چون هیچوقت بد کسیو نخواستم ..
5 ... ه
6 نمیرسم به 80 سالگیی

1403/04/06 15:54

😂😂😂آمنه چقدر منی

1403/04/09 16:14

بچه ها خانه داری ک اشپزی و میخوندم چقدر خیانت زیاد شده ادم دیوونه میشه

1403/04/09 16:32

خیانت ببینی باید بری ب نظرم

1403/04/09 16:33

کاش ی جا دیگه رو انتخاب میکردی الان به شدت گرمه اذیت میشید و ترجیح میدی تو هتل باشی سمت خلخال بری خوبه الان هوا

1403/04/10 20:40

الهام خیلی خوبه ولی من اصلا نمیتونم به شدت وابسته شوهرمم نباشه خوابم نمیره البته خودش اصلا از این حسم خبر نداره بس که غرور دارم ولی اونم خودش همینه مثلا ی شب تنها خونه مامانم بمونه همش پیام میده زنگ میزنه فاطمه بیام بدون تو نمیتونم تو خونه باشم یا اصلا میگه نمیتونم رو تخت بخوابم نباشی

1403/04/10 20:40

اصلا ما خانوما به یه سفر با دوستان هم نیاز داریم ولی خب فرهنگ لااقل خانواده ما قبول نمیکنه 😂میمیرم تو دلم میمونه

1403/04/10 20:43

منم نمیتونم برا همینه مسافرتم نمیرم😀

1403/04/10 20:50

من ک میرفتم😂
دو سه هفته پیشم شهرستان خونه مامانم اینابودم 10روز🤣

1403/04/10 21:01

چه صبحی دختر😰😬
بدنم مور مور شد

1403/04/11 09:30

عه دارنا
ما تو باغ میدیدیم بزرگترا میگفتن نیش میزنن

1403/04/11 14:04

درکشور ما یادت باشه ممکنه چیزی بالا برهه ولی پایین امدن هرگز هرگز😂

1403/04/12 16:08

اره یه لحظه با شوهر نیلی قاطی کردم

1403/04/12 16:29

اره بدتررر شده😂

1403/04/12 16:34

مشکل من بعد زایمان و اومدن خونه این بود که بعد اینکه بچه دنیا اومد یه سرم زدن خونریزی نکنم خونریزیم در حد لک بود اصلااااا خون زیاد ندیدم منم خوشحال که ایول همه میگفتن عین پریودی خون میره وااای نگم براتون نزدیک 40روزگی بچم به یه خونریزی افتادم نگو و نپرس هر یه ساعت باید پد پرخون رو عوض میکردم لخته های بزرگ اصلا یجوری خون میرف چشام سیاهی میرف
یبار صبح چشامو وا کردم دیدم انگار خوابیدم رو لگن خون🤦‍♀️
بعدا فهمیدم از عوارض اون آمپول بود که زدن خونریزی بعد زایمان اتفاقا بهتره لخته و .... میاد
اونموقع خونم بودم تنها بچه هم تازه به کریه افتاده بود هی گریه میکرد منم باهاش با گریه آرومش میکردم زنگ میزدم شوهرم میومد داد میزدم از درد

1403/04/13 17:53

پسر خاله همسرم دیشب تصادف کرده از دنیا رفت ی پسر دختر پنج شش ساله داره وای چقدر بهونه باباشون میگرفتن😥😭

1403/04/13 20:46

وقتی از یه دوره ایی گذر میکنی هرچی بهش فکر میکنی اون قشنگیاش میاد ذهنت . خاطرع زیاد دارم و بهتریناش اردوهایی بود که میرفتیم و بهتریناش قم و درکه بود .
خاطره بد: اینکه من خیلی درس خون بودم و مدرسه فهمید نامزد کردم واخراجم کرد مدیر؛ اون یه هفته اخراج شب و روزم شد گریه تا با واسطه معلما برگشتم 😄

1403/04/14 15:15

وای من از این درخت ا خاطره دارم😶

1403/04/15 13:08

ما جوااب بدیم نمیشه

1403/04/15 16:30

خوشم نمیاد اما قلیون نبرده بودیم 🤣

1403/04/15 16:31

جواب دادم

1403/04/15 16:32

پس هیچکدوم😂

1403/04/15 19:50