سه ماه بعد اخرین عملم

کم کم پاشدم ب راه رفتن در حد ی قدم

زد باردار شدم

دکترا بم گفته بودن ک دیگه باردار نمیشی

خیلی تحت نظر متخصص قلب بودم تو بارداری

خیلیم اذیت شدم تا دکترا هماهنگ شدن برا عملم

اینجام قبولم نمیکردن میگفتن ریسکش بالاس و امکانات کم

یا ساری یا بابل

ک قسمتمون بابل شد اونم‌شب عید

اولین نوزاد 1402

آخی ناراحت شدم آبجی بازم خداروشکرکه هستی بالای سر پسرنازوشیرینت

عزیزم ایشالله خداحفظش کنه برات

واقعادوره خیلی سختی گذروندی

ممنون عزیزم

دختره

آها عزیزم

اسمش چیه معصومه

سانیتا

ماشالله هزارماشالله مثل اسمش قشنگه بانمک عزیزم

چقدرازمدل موبستنش خوشم اومدخیلی قشنگه

بچه هاش ب توچ اخه خدا رحم کنه بهت
تواین وضعیت اونو کم داری

قرار نیس مثه همیشه تب عشق بمونه ک....

دختر من نیست ک...عکسه

😍😍

سلام صب همه بخیر