نه بابا دستمال میکشی

میزدی توگوشش توهم

منم که نشستم ازش بخورم فقط یهو قاطی زدم افتادم به جونش آنقدر زدمش شوهرم و خواهرش نمیتونستن جدا کنند
تمام صورتشو چنگ انداختم
میخواستم با لگد بزن تو سینش اگر میزدم مطمئنا میمیرد یهو ب خودم اومد

اره یا طی نخی

من جهیزیه م کلا سفید و کرم روشن بود .مبلا فرشا سرویس چوب همه .فامیلمون اومد دیدنی بعد زودم رفتن زنگ زده بود بابام تشکر کنه گفته بود اینا چیه خریدی برا بچت نیم ساعت اونجا بودیم تپش قلب گرفتیم یوقت یچی از دستمون نریزه همه چی سفید بود🤣🤣🤣

دمت گرممم😆😆😆😆

خداروشکر دیدم تو یخچال ماکارانی بود😂😂خیالم راحت شد

نوش جاک

یهو آدم متوجه نشه
آخه من عین تو داعم دستمال و سطل بدست نیستم که😂😂

😂😂😂😂😂😂😂😂😂

واااااااااییی یاخدا🤕🤕
حالا من بودم لال میموندم نگا میکردم چهارمی هم میزد تو گوشم 😂

خب خداروشکر 😂😍

😂😂

😂😂فوقش میخوری زمین باعث خنده میشی

خواستم بگیرم اتفاقا خواهرشوهرمم گرفت
ولی باز گفتم ولش کن یه دفعه میرم از این بانکه ها چندتا میخرم که همه یکی بشن

😍😍😍 یعنی تلافی نه سال ازاراشودراوردم یه زره دلم خنک شد

😂😐

ان شالله

بخدا😂دیگم نیومدن خونمون

من یبار تواین سالهافقط مادرشوهرم بهم گفت غلط کردی سریع گفتم غلطم خودت کردی احترام خودتو نگه دار😂
پدرشوهرو همه ام بودن

نه من نمی‌ذارم کسی بزنه نخوره صدبرابرشو سر خالی میکنم همون جا

😍😍👌😂

اره اونجوری عالی میشه دیگ

خوب کردی
منم موکت کردم اومجایی که سرامیک بود
بعد جمعش کردم

بیچاره ها😂