گروه از هفته پنج بارداری 😍😍

71 عضو

ها بابا برا من ک شب زفافم وحشتناک بود هیچوقت یادم نمیره 😖😖😂

1402/12/10 18:53

چرا

1402/12/10 18:56

تو عقد بودیم ناخواسته رفت جلو 😑وحشتناک بود دردش 😖😖خانه مادر شوهر بودیم تشک همه خونی شد 😂😂تا چند وقت نمیزاشتم از جلو کاری کنه میترسیدم درد داشت آخه 😩😂

1402/12/10 19:12

😂😂😂
اون تشک خونی شده خیلی بد بود😂
چه کردی اون تشک رو😂

1402/12/10 20:12

هیچی شوهرم روشو باز کرد بعد جوهر ریخت زیریش. بعد رویشو شست دوباره کشید دوخت 😂😂😂

1402/12/10 20:24

بعد مادر شوهرم ک باز کرده بوده رویه رو بشوره گفته این کرا اینطوریه شوهرم گفته خودکارم جوهر پس داده ریخته روش 😅😅

1402/12/10 20:24

😂😂😂😂😂

1402/12/10 20:46

منم دقیقا خونه مادر شوهرم اینجوری شد‌..من ریخت رو پتو همونجا انداختش تو لباسشویی فرداش مادرشوهرم گفتن چرا پتو رو شستین گفتم من ماهی یه بار میشورم😂😂😂😂😂

1402/12/10 20:48

خیلی وسواسیم🫠😂😂😂

1402/12/10 20:48

تو روحت چه تابلو

1402/12/10 21:02

😂😂😂😂

1402/12/10 21:02

نه نفهمید🤣🤣🤣

1402/12/10 22:03

هنوز یه چیز جالب تر

1402/12/10 22:03

من همون شب بعدش رفتم مامانم بعد چون شب قبلش دو قطره خون اومد خودمو کشیدم کنار شب بعدش که خونه مامانم بودیم دوباره اومد جلو اونجام دوباره یکم خون اومد ریخت رو لحاف

1402/12/10 22:04

مامان منم که حساس از فوش ناموس براش بدتره پرده زنی اگه میفهمید کلمو میکند ...منم چاره ای نداشتم اون تیکه ای رو که خونی شده بود شوهرم برداشت با قیچی پارش کرد😂

1402/12/10 22:05

صبحش به مامانم گفتم مامان لحاف پوسیده بوده اومدیم بخوابیم جر خورده😂😂

1402/12/10 22:06

خلاصه که اونم باور کرد🤣🤣🤣

1402/12/10 22:06

ای خدا 😅😅😅

1402/12/10 22:33

ای خدا تو روحتون 😂😂😂

1402/12/10 22:34

خدا وکیلی 😂😂😂

1402/12/10 22:35

چقدر این مادرا ساده هستن

1402/12/10 22:35

باورکن😆😂

1402/12/10 22:36

خواهش میکنم🤣

1402/12/10 22:37

اگه میفهمید که من الان اینجا با شما چت نمیکردم عشقم 😁

1402/12/10 22:37

😂😂😂. من کارم به بخیه رسید خواهر

1402/12/10 22:41