پنجشنبه, 13 شهریور 1393، 11:44 ق.ظ
2
متن کامل (قسمت دوم) خاطرات مستر همفر
پنجشنبه, 13 شهریور 1393، 11:44 ق.ظ
اما داستان کربلا، از هنگامی آغاز شد که نواده رسولالله صلی الله علیه وآله وسلم حسین پسر علی و فاطمه، دختر پیامبر خدا در آنجا به قتل رسید.
مردم عراق از حسین خواستند که از مدینه(35) به سوی آنها برود و خلیفه آنان شود اما چون او و خانوادهاش در کربلا به دوازده فرسنگی کوفه رسیدند، مردم عراق با او به طرز دیگری برخورد کردند و به فرمان یزید(36) برای جنگ با حسین آماده شدند.
حسین بنعلی شجاعانه با لشکر انبوه اموی جنگید تا خود و خاندانش کشته شدند لشکریان اموی در این نبرد همه نوع، پستی و فرومایگی از خود نشان دادند، از آن هنگام شیعیان این محل را یک مرز معنوی برای خود میدانند که از هر کجا روی بدان میآورند و آنچنان زیاد میشوند که ما در مراکز دینی مسیحی نظیر آن نداریم.
کربلا یک شهر شیعی است و عالمان شیعه و مدارسشان در آن وجود دارند، کربلا و نجف تکیهگاه یکدیگرند.
هنگامی که دستور رسید راهی این دو شهر شوم، از بصره به سمت بغداد حرکت کردم بغداد مرکز حکومت استاندار منصوب خلیفه عثمانی است و از آنجا به حله(37) رفتم.
دجله و فرات دو رود بزرگی هستند که از ترکیه سرچشمه میگیرند عراق را میپیمایند و به دریا میریزند، کشاورزی و رفاه در عراق مدیون این دو رود است. پس از بازگشت به لندن به وزارت مستعمرات پیشنهاد کردم که بکوشند که این دو رود را به چنگ آورند تا در هنگام ضرورت بتوانند عراق را فرمانبر نگاه دارند زیرا اگر آب بسته شود، عراقیان مطیع خواهند شد.
از حله در جامه بازرگانی از بازرگانان آذربایجان راهی نجف شدم با مردان دینی مخلوط شدم و به سر کلاس درسشان رفتم; با آنها رفت وآمد نمودم و از پاکی جانشان و از توان علمی آنها بسیار شگفتزده شدم، اما زمانی طولانی بر آنها گذشته بود بدون اینکه به نوسازی اوضاع خود بیندیشند:
1- با حکومت ترکیه بسیار دشمن بودند نه از آن جهت که اینان شیعه و آنها سنی بودند بلکه به دلیل فشار زیادی که حکومت بر آنها میآورد و آنان به مقابله با حکومت و رهایی از آن نمیاندیشیدند.
2- چون کشیشان ما در دوره جمود خود را در علوم دینی محدود کرده بودند و علوم دنیا را – جز اندکی که بیفایده بود – کنار نهاده بودند.
3- به رویدادهای پیرامون خود در جهان نمیاندیشیدند.
با خود گفتم: این بیچارهها در خواب و دنیا بیدار است روزی فرا میرسد که سیل آنها را ببرد. بارها کوشیدم آنها را به برخاستن در برابر حکومت مجبور کنم، اما گوش شنوایی نیافتم، برخی مرا دست
1402/11/20 00:00