همشون باهم😂

خواهرش😝

من مامانم حرص میخوره.میگه چقد فرهنگ مادرشوهرت پایینه.زنگیده بمن گفته.چون سحر اون بار خوشی و کردیم و سقط کرد.این سری گفتیم نیایم.

صبح درحد سی ثانیه زنگ زده هرچی از دهنش دراومد بارم کرد و قطع کرد

منم به *** نگرفتم

😐

خواهر کوچیکش زنگ زده برا عذرخواهی

میریدی به کل هیکلش

خواهرشوهرمم اصلا ن ی زنگ ن ی تبریک.هیییچ.بیخیال خدا بچه سالم بهمون بده

کون لقشون بابا ایشالله

منم گفتم اصلا ازش ناراحت نشدم ادم دیوونه روکسی از این بیشتر انتظار نداره

اره بابا بجهنم

خخخ چ خوب گفتی

الان پیام عذرخواهی خودش اومده اصلا هم جواب ندادم

نده

کون لق همشون

خدایا به نوبت شفاشون بده

بیادخونمونم راش نمیدم به شوهرمم میگم باردارم نمیتونم تحملش کنم

بچمم اومد هی نمیخوام بیان دورم.وقتی تو ناخوشیام نیستن.کلا مامانم دو ماهه کارامو میکنه.بعد اونو تو خوشیا میان

انشاالله بعد فارغ شدن مزاحم بشه

اره والا برای چمونه

اینو تیمارستان قبول نکرد باید واقعا دعا کنم شفا بگیره😝

چون من قبلا سقط کردم نباید ی احوالمو بپرسن این همه بالا میارم؟اصلا چ ربطی ب بچه داره

بردن یه شب تیمارستان صبح زنگ زدن گفتن بیایید ببرید خودتون نگهدارید کارما نیس😝

ای وای