مامانای شهریور و مهر403

36 عضو

به سلامتی

1403/07/29 09:04

ای بابا حالا پس وایسم بیاد مک بزنه

1403/07/29 14:02

نه والا دکتر کودکان *** ازصب نیومده حرومزاده مام اعصابمون خوردشده شوهرم از9صب بیمارستان منتظره

1403/07/29 14:03

همینو اومدم بگم
هیچ کدوم از فامیلای بابام نیومدن
فقط امروز مادر بابام اومد.

1403/07/30 22:33

پاره شدم از جندجا
دیر اومدن سراغم هی صدا‌ون میکردم نمیومدن..
وقتی اومدن زور زده بودم 4 5تا بخیه خوردم از بیرون ولی جاهای مختلف..
میگف پرینه اش نازک بوده

1403/08/01 23:14

مگه خشک نمیکردی؟
البته شما فک کنم هم وزن. بچت خوب بود هم زایمان اول بودی ن؟

1403/08/01 23:15

من بعد از هربار سرویس با سرم شست‌وشو میشورم بعدم با سشوار خشک میکنم..
بهداشت گف شما چرتغ مطالعه بزار لا پات ک زودتر خشک بشه ولی نداشتم.. و کار سختیم هس

1403/08/01 23:16

شب بيداري داره ديگه. حالا ارمان ديروز از ساعت 4 عصر تا 87 شب بيدار بود. ميخوابيد بغلم يه چرت 4 ديقه يا 89 ديقه ميزد. باز بيدار ميشد.

1403/08/04 07:44

نميشه بدونم چيه اخه

1403/08/05 07:33

ولی دیگه همین روزا دردات شروع میشه

1403/08/06 06:21

ته تغاری گروه ک قطعا نینی نسرین میشه ان شاالله💟

1403/08/06 13:41

حدیثم خیلی اذیت میکنه
لجباز شده شدید
گاهی میخام بزنمش یا خودمو بزنم از شدتی ک عصبانی میکنه منو باباشو

1403/08/06 22:58

ن نه هفته ک اون قدر کیسه اب بزرگ نشده

1403/08/06 23:07

برو خداتو شکر کن اول ک واقعا راحتی
هروقت خوابه بخواب کنارش
من موندم سر اولی چرا کمبود خواب داشتم..
اخه سر این تا صبح اگ بیدار باشم دیگه نمیتونم. بخوابم بخاطر حدیث ک بیدار میشه.. عصر هاهم دقیقا از ساعت 4ی جوری میشه ک نمیخوابه تا ساعتای 6 و 7

1403/08/06 23:08

شماهاقطره آد میدید من یادم میره همش😫

1403/08/08 06:54

چی بهش بدم؟
قطره کولیک کز بهش دادم دلدردش خوب شد و تونس بخوابه ولی پی پی نکرده

1403/08/08 20:27

من دوبار فقط بخاطر زرویش بردمش دکتر دیگه نبردمش

1403/08/08 23:06

خوش قدم ایلین چه طوره بهتره ؟

1403/08/09 06:17

من قطره میخورم قرص لاکتاول میخورم شیرخشک لیدی میل هم میخورم ولی امروز بهداشت گفت هیجی مثل زیره نیس ...که توقطره شیرافزاهست ولی بهداشت میگفت هرروز بایدکاچی بخوری با زیره

1403/08/09 11:52

دعا کنین واسم ک سینه ام زودتر خوب بشه.. اگ ن با یک سینه بچه سیر نمیشه🙏🙏🙏

1403/08/09 17:22

بچه ها خسته شدم از خونه مامانم
بچه ها دیگه خیلی اذیت میکنن
شوهرمم خیلی کار داره هنوز نیومده.. دیگه گفتم نیاد چون بابامم اخلاقای بخصوصی داره

1403/08/09 22:23

بچه ها من ازوقتی پسرم دنیااومده 3تا بسته پوشک تموم کردم 😕امروزبایدچهارمیشو بخرم

1403/08/10 12:48

من که شوهرم راحت میره توپذیرایی دخترمم تواتاق خودش من ومامانم تواتاق خاب خودمون ..مامانم دوروز رفت خونش رفتم دیشب اوردمش دوباره😂نمیتونم به همه چی باهم برسم

1403/08/10 12:58

والله منم همینم شوهرمم همینطور جوونیم خوب بعدم اون حس دوست داشت که بینمون هست آدم کشش داره به همسرش دیگه

1403/08/10 17:12

اینم لینکش

1403/08/10 23:34