اقدام بازی🙈🙉🙊

230 عضو

دوس دارم مثل اوایل بریم بیرون جمعه ها

1403/10/07 17:54

چرا شوهرای ما دنبال کار اداری نرفتن

1403/10/07 17:54

ولی خب نمیشه دیگه

1403/10/07 17:55

ما تو نامزدی هر شب بیرون بودیم

1403/10/07 17:55

دنبال اونم میرفتن خیالت راحت نمیرسوندن باید میرفتن اسنپ

1403/10/07 17:55

ما یک شب درمیون

1403/10/07 17:55

هرروز ساعت 8 میومد میرفتیم شامم بیزون میخوردیم ساعت 1 اینا برمیکشتم

1403/10/07 17:55

یادش یخیر

1403/10/07 17:55

بعد من تو نامزدی اصلا خونه مادرشوهر رنگش رو ندیدم

1403/10/07 17:56

جالبه نه

1403/10/07 17:56

باز فکر و خیالشون کمتر میشد

1403/10/07 17:56

چرا

1403/10/07 17:56

اره استراحت داشتن ی کم

1403/10/07 17:56

نگفتن بیا ،شوهرمم بنده خدا نمی آورد ،روزی هم ک میومدم با اجازه قبلی بود

1403/10/07 17:56

یاد چه خاطره هایی افتادم😅😅😅

1403/10/07 17:56

چقد عمر داره زود میگذره

1403/10/07 17:57

چه خاطره هایی داشتیم 😅😅

1403/10/07 17:57

ی بار خواهر شوهرم گفت باید اومدی خونه جارو کنی ،ظرف های مامانم رو بشوری منم گفتم مگه کلفتم

1403/10/07 17:57

خودتون چهار نفر هستین کار کنین

1403/10/07 17:57

منم

1403/10/07 17:57

من هنوزم اینجوریم شاید دو هفته یه بار دعپت میکنه

1403/10/07 17:58

تو عروسی ما فرض کن نه خواهراش نه مادرش نرقصیدن

1403/10/07 17:58

خودم بدون دعوت اصلا نمیرم .

1403/10/07 17:58

ما نمیرقصیم

1403/10/07 17:58

مثل منگلا ی جا نشستن

1403/10/07 17:58