مادران اذر 1403

152 عضو

منم خونه خودمم راست میگه شوهرت همیکنه کارمیکنه بسه
منم اول ازدواجمون ناراخت بودم میگفتم توهمش خسته ای هیچ منونمیبینی همش دعوامون بود الان چهارسال گذشته میدونم داره برامن تلاش میکنه گیرنمیدم بهش دیگه میبینم چطور خسته نیشه
شوهرمنم 5 میره صبح تاا 7غروب یکسر ازاونور میاد انقد خستس9شب خوابش میبره
خب انتظارداره غذا حاضر باشه اون همه رفته زحمت کشیده بیاد بشینه گشنه ؟
یا قربون صدقه من بره؟
من خودم جاش باشم صد سال باکسی هم حرف نمیزنم از خستگی😬
منم باردارم اما اینارو تا چندسال دیگ میدونی قدرشو بدون

1403/09/11 07:01

اخه من خونمون تنهام ، نمیتونم تنهایی بمونم واسه همین
اگر میتونستم تنهایی بمونم
ادم هرچی باشه تو خونه ی خودش راحتره

1403/09/11 07:44

دقیقا

1403/09/11 07:44

من یه مشکلیم ک داریم نمیزاره حتی برم بیرون تنهایی میگه حتما باید کسی باشه منم چون کسیو ندارم همش خونم دیگ هی بشینم دق بخورم غر بزنم ک چی بشه
خداروشکر ک فکر کارکردن و زندگیشه

1403/09/11 07:49

میدونی تنهایی رفتن هم زیاد جالب نمیشع
شاید نرفتی تنهایی بیرون فک میکنی خوش میگذره
درحالی که حوصله بر هست
مگر اینکه مثلا بری دکتر یا داروخونه یا آرایشگاه و لیرز اینا
و کسی همون موقع نباشه باهات بره و مجبور باشی تنهایی بری
من توی این شرایط تنها میرم بقیه موقع ها هیچ وقت تنهایی بیرون نمیرم
نه خریدی نه چیزی حتما باید با یکی باشم

1403/09/11 08:57

من اصلا نمیزاره خرید هم برم میگه باملمانت برو‌منم بامامانم بدم میاد نمیرم خودشم نمیبرتم حوصله خیابون نداره هیییچ
من مجرد بودم خودم میرفتم کلی میگشتم کارامومیکردم الان چهارساله مص ادم یه خیابونو نرفتم دانشکاه مبرفتم یعنی شهروزیرورومیکردیم ولی چیکنم الان نمیزاره هی وایسم دعوا کنم زندگی به سرخودم تلخ میشه

1403/09/11 10:22

عزیزم بنظر من چیزی نیست که باعث ناراحتیت بشه
تو مجردی خیلیا خیلی چیزا داشتن که با متاهل شدن مجبورن دورشو خط بکشن
و این طبیعیه به دلت نگیر

1403/09/11 10:36

همه همینطوری ایم

1403/09/11 10:36

اره اما مشکل ما ازاون همه جنگو دعوا شده یه خیابون رفتن واقعا مسئله بدیه
نمیزاره خودشم نمیبرتم
بعدمیگم مثلا لباس ندارم میگه مگر پول نداری بروبخر مبگم کی کجا با کی برم بخرم خو نمیزاری مسئله پولش نی مسئله بیرون رفتنشه ک‌نمیزاری😑

1403/09/11 11:06

چی بگم اخه
با رفیقای متاهلت هم نمیزاره ؟

1403/09/11 12:03

ابجی داری زنداداش اینا ؟

1403/09/11 12:03

نه هیچی

1403/09/11 12:39

ندارم میگ فقط مامانت منم ازمامانم بدم میاد

1403/09/11 12:39

میگه با زنداییت برو با زنعموت برو
بازنداداشای خودشم نمیزارع😐

1403/09/11 12:40

اخه کی میاد باکسی

1403/09/11 12:40

خدا شکر برای من تو‌گشت‌چ‌گذرا کم نمی‌گذره

1403/09/11 14:22

ببخشید که فضولی میکنم 😑 یعنی چی از مامانت بدت میاد؟😑

1403/09/11 16:10

فقط برا خرید رفتن بدت میاد یا کلا؟😑

1403/09/11 16:10

کلا

1403/09/11 16:47

چون مامان نبوده برام از بچگی ک ولم کرد و رفت 24سالمه
الانم هشت ماهه باردارم هنوز تاخونمون نیومده شاید میخاستم کاری کنه برام🤕

1403/09/11 16:47

اخییی عزیزم😞❤

1403/09/11 17:06

اوم

1403/09/11 18:20

فکر کنم واسه حاملگی منم حالم خیلیی بده روزی 7 یا 8بار گریه میکنم همش میگم خاک توسرم چرا بچه آوردم باز از شوهرم انقد بدم میاد میگم زایمان کردم 10روز شد بخیم کشیدم میرم طلاقم بگیرم بچه هام ميندازم روش شرایط نگه داری ندارم

1403/09/11 18:28

باید برم سرکار خرج خودم در بیارم

1403/09/11 18:28

تقصیر شوهرم همش امروز با خودم میگفتم حامله نبودم خودم میکشتم بخدا 😭

1403/09/11 18:29