وای خدااااا😍😍😍😍زنده باشن عزیزم کوچولوتم بسلامتی بغل کنی

قربونت

عه احتمال هم نداد؟

همیشه سلامت باشن عزیزم خیلی کوچولوان باردار شدی

نه

ولی بجاش سه تا جوجه دارن تو خونشون😍

من خیلی دوس داشتم دوقلو باشه

اره

خیلی سخته

اره ولی بعد همش اونا حسودی میکنن

میدونم ولی حس میکنم خیلی شیرین باشه

نه بابا خیلی کوچولون هنوز فک نکنم حسودی بلد باشن

چرا آبجی ام همین طور بود درست روز تولد بچه اش که یکی سالگی بود اون یکی به دنیا اومد با این که یک ساله بود بچه رو بغل مامانش میدید گریه میکرد چون از 3 ماهگی همش پیش من بود چون خواهرم خونش نزدیکه دیگه به من عادت کرد از بی توجهی تا الان که دوسالش هست چون من باردار هستم دیگه آبجی ام نذاشت بیاد پیشم گاهی میاره چون وابسته بود

ک البته عادیه فک کنم هرکاریم کنی یکم حسودی کنن باز

اره خب آبجیم کم سن بود و بی تجربه 17 سالگی دومی رو به دنیا و 16 اولی رو

ای خداااا😍مامان کوچولو

الان با این کع به بزرگه بیشتر اهمیت میده ولی گاهی داداشش رو یواشکی میزنه ولی بعد آبجی ام میگه داداش رو بوس کن دوست داره باز میره میبوسه

اره البته سه سال خونه دار بود نازایی داشت که میشه گفت 13 ازدواج کرده

من خواهر زاده ام هفت سالشه وقتی بهش گفتم قراره نینی بیارم انقد ناراحت شد و حسودی کرد که دیگه مامانجون باباجون فقط اونو دوس دارن منو دیگه دوس ندارن برام کادو نمیخرن
هرچقدم بهش گفتیم اینطوری نیس قبول نکرد
و الانم میگه من بچتو میزنم دعوا میکنم

حالا میگن براش عروسک و چیزای ک دوس داره بگیرم وقتی میبینمش بدم بهش بگم اینو نینیمون برا تو فرستاده تا از مقدار حسودیش کم بشه

اره این جوری خوبه

اره منم میگم نی نی دارم نگاه میکنه مظلوم ولی بعدش دلم سوخت گفتم تو رو دوست داره نی نی زشته بعد دیدم لباش به خنده باز میشه

باز بچه خواهر شوهرم 5 سالشه گفتم مامانش گفت نی نی داره زیاد دورش نرو حواسم نبود از رو جای بلندی پرید رو شکمم ولی خداروشکر چیزی نشد اون موقع یک ماه و نیم بودم

شانس آوردم پریدنش زیاد رو شکم نبود رو پاهام بود

خیلی مواظب خودت باش