تازه میگفت من اینجوری قبول ندارم باید یه شب بیاید خونمون زودتر بخاری زیاد میکنم صداشم بد جور گرفته بود هعی بچه روماچ کرد منم گفتم صدات گرفته سرما خورده بودی گفت نه الان چایی میخوردم پولکی دوید گلوم درحالی از همون اول که سلامش کردم صداش گرفته بود
1403/10/27 08:04