ولی ای به ذوق نمیبره

خب به این داغونی؟

ریدم تو اینطور ذوقی

این فضولی و دخالت حسودی بیش از حد

بگو پاشو جمع کن خودتو من اذیت شم برا زایمان مدال افتخار و گردن تو بندازن مهسا دم به دقیقه برو کنار بچت به چه حقی فقط هرچی گفت اعتنا نکن کار خودتو بکن

باید باهاش مقابله کنه

خب به شوخی بهش بگو

وگرنه چهار روز دیگه تو هر بحثی خودش میکنه نخود اش

بابام با شوهرم دعوای خیلی بدی کردن نمیتونم دیگه روشون بهم باز شده

وقتی نمیزاره دستش بزنی بگوبچمه ها

قبل از ایهان بحثشون شدع

نه همون روز سومی که اومدم خونه

خوبه روش میشه بابا پیش شوهرت نه اما وقتی نیست شوهرت بی اعتنایی کن بهش الآنم بچتو بغل بگیر بگو می‌خوام با بچم حرف بزنم نازش کن لالایی بخون

دارم میگم بخدا

دقیقا هر چی اعتنا کنی بیشتر حقو به خودشون میدن

خب بغلش کن به زور

خودت اخلاقشو میدی اگه ادم باهاش حرف بزن بگو عذاب میکشم بچم تو بغلم نیس
اگه ادم نیس که کار خودتو بکن بزار سروصدا کنه شوهرت ببینه داره دخالت میکنه

😐😐😐👊👊

ببینید اینارو

به شوهرت گفتی؟

اره

منم یه بار خونه جاریم بودیم پسرم بد مدل غذا میخورد منم بردم تو اتاق بهش بگم درست غذا بخور مادرشوهرم اومد گفت چرا بچه رو دعوا میکنی چرا میترسونیس در صورتی که من فقط داشتم باهاش حرف میزدم اینقد عصبی شدم اومدم تو پذیرایی به شوهرم گفتم کلید خونه رو بده من میرم نمیتونم تحمل کنم از اون موقع کاری نداره

چرا مامانش نمیره

خوبکردی

دیگ جواب نداد؟