#پارت 893
شد
-پاشو بریم اتاق من!
با کرخی و بی حالی بلند شدم که دستمو گرفت و طرف
اتاقش کشید .
وارد اتاق شدیم و قبل از این که بخوا مع ،کس العملی بدم
روی تخت پرتم کزد که از کمر درد آخ بلندی گفتم .
- پاهاتو باز کن خیست کنم وگرنه خشک میکنم توش که تا
دو هفته نتونی راه بری !
خجالت میکشیدیم از این که جلوش پاهام رو باز کنم .
خودش اومد ردی تخت و پاهام رو یکم باز کرد .
nini.plus/romankedh
1403/05/22 17:01