فکر میکنی نمیدونن
اینجور آدما ارزش ندارن دلیل بپرسی
من خودمو میزارم جای جاریم میگم اصن من هیچ تو آنقدر خونه ی من اومدی با ماهلین بازی کردی
انقد هی بهش گفتی ماهلین چشمک بزن هی برات چشمک زد بچه ام
هی بغلت اومد
یعنی من میشدم ماعده بچه ی جاریم فوت میکرد هر جا بودم خودمو میرسوندم پیشش بغلش میکردم کنارش میشدم منم ک خواهر ندارم
این اصن انگار ن انگار که اتفاقی افتاده تازه منو دید میگه ندونستم خوشحال بشم یا ناراحت
1403/06/20 13:13