میبینی تقصیر شوهرته که رو داده بهشون

یعنی طرف طلبکاره چرا بهم قرض نمیدی

من سینک همیشه تمیزه اوج بالا آوردنم گاهی ظرف جم میشد عادت دارم تیکه تیکه کثیق میشع زود میشورم که جم نشه

آره بهش گفتم دلم میخاد از دست فاملیت مغازه رو بفروشیم بریم جایی که اصلا در دسترس نباشیم

خوب میکنی

آره

آفرین بهت الان خیلی ظرف دارم😂😂😂

برم باز میام

ده تومان از شوهر یکی از عمع هاش میخاییم بی پدر میگه دفترو بیار حساب کتاب کنیم باز گفت تف تو روحت که وسیله دادی به این 😂😂

برادر شوهرای من اینطور اصلا نیستن همیشه رو پای خودشون بودن
با پول کارگری دارن خونشون رو میسازن

ما کلا شوهرم بدون دستمزد ساخت براشون کلی هم کمک کرد بهشون

شوهرت دیکه رد داده
اگه شوهر من بود تیکه تیکه اش میکردم

واژن درد دارم طبیعی درد کم میرم رو تولد هم درد داره

برو بشور خیالت راحت شع

چیکار کنیم والا گوش نمیگیره که

صدیقه این دوره طرف خرج خودش نمیرسه طرف به زور پول در میاره دو لقمه نون بخوره کمک کردن دیکه پیش کش
شما دیگه الان تو اوج خرجتونه مراعات کنید

آره صبحی بهش گفتم والا

حقوق شوهرم فقط واسه خرج خورد خوراکمون میشه یعنی اگه من کار نمیکردم هیچی نمی تونستیم واسه خونمون بخریم
خیلی خرجا زیاده

بخدا اصفهان بودیم هفت روز تو اسنپ کار می‌کرد روزی یه تومان یک پونصد اینجا کار میکنه پول دستمزد که نمیدن هیچ وسایل هم نمیدن اصلا

فاطمه منم شوهرم اوایل عین این آقا ستار بود بلکه بدتر تغییرش دادم

نه این خوب کار میکنه نمیدن بهش که الان از یه خانم 37تومان میخاست دوساله دادگاه بریده 52نمیده نه چیزی

شوهر من اوایل چقد رو مخ بود

کارتون 6تایی مربا

چجوری تغییرش دادی

شوهر دوست منم همینجور بود خونواده شوهرش همیشه طلب داشتن ازش پول میخواستن
دوستم تا مرز طلاق رفت تا این شوهرش درست شد
خونشون رو جدا کردن رفتن بندرعباس الان زندگی شون آرومه