درد و دل هام و راهنمایی شما

40 عضو

😘

1403/09/20 23:47

خدا نکنه

1403/09/21 07:14

یه درد دل تو آخرین پرسشم نوشتم
هیییی

1403/09/21 17:48

یه چی بگین تو رو خدا

1403/09/21 18:39

😢

1403/09/21 18:39

سلام عزیزم چی شده؟

1403/09/21 18:40

الان خوندم

1403/09/21 18:41

اتفاقاً خوب کاری کردی که اصلا بود و نبود خواهرشوهرت برات مهم نیست

1403/09/21 18:42

عینکی جون همسرت از اول اینجوری بود؟

1403/09/21 18:43

سلام هیچی درد دل نوشتم

1403/09/21 19:47

نه خیلی کم اینطوری بود

1403/09/21 19:48

دعا براتون نگرفتن یه وقت

1403/09/21 20:45

عزیزم 😘😞

1403/09/21 20:45

سلام من خواننده خاموشم ..

1403/09/21 20:46

بنظرتون منم داستان زندگیمو تعریف کنم یا نه بگذریم

1403/09/21 20:47

سلام عزیزم اگه دوست داری تعریف کن

1403/09/21 20:47

از یکی از دوستای مذهبیم پرسیدم گفت باید از عالم بپرسی
قرار بود پیدا کنه بعد یه سری نصیحت کرد و
بعد گفت ناس و فلق و...بخون

1403/09/21 22:19

مشتاقم🤗

1403/09/21 22:19

خوندم تاپیکتو.. خواهرشوهر بزرگه‌ی من از زمان نامزدیم تاالان ک 4 ساله عروسی کردم خون ب دلم کرد مدام شوهرمو یادمیداد طلاقش بده منو هرجا میدید باهام حرف نمیزد بی احترامی میکرد تو مناسبتا قهرمیکرد درصورتی ک من همیشه احترامشو داشتم امسالم برج 5 پدرشوهرم فوت شد بعد مراسمای پدرشوهرم دوباره همین خواهرشوهره شروع کرد عفریته بازیاشو منم برای اولین بار تو روش وایسادم برای اولین بار بهش گفتم حدتو بدون و پاتو از زندگی من بکش بیرون رفتم سراغ شوهرش گفتم زنتو جمع کن از همه جا بلاکش کردم تو هر مراسمی هم دیدمش ن نگاهش کردم ن همکلام شدم باهاش اولین باره راحتم و آرامش دارم..بنظرم توام فاصله بگیر و دوری کن مخصوصا ک الان بچه هم این وسط هست بیشتر ب آرامش نیازه

1403/09/21 22:34

دقیقا

1403/09/22 04:27

واقعا چرا 😐

1403/09/22 06:45

خانواده شوهرم منو نمیخاستن بخاطر همین خیلی تلاش میکنن ک جداشیم

1403/09/22 07:14

خداروشکر شوهرت پشتت بود

1403/09/22 07:37

سلام

1403/09/22 07:40

صبحتون بخیر

1403/09/22 07:40