#پارت306
دراز کشیدم و کشیدمش رو خودم که با بدنی لخت نشست رو شکمم
سینه هاشو تو دستم قاب گرفتم و فشاری بهش دادم خمار لب زدم
+از نظر جسمانی حال ندارم
زیاد ناز کنی باید خودت روش سواری کنی
قهقهه ای زد که محو خندش شدم
+آخ من فدای خندت بشم
توفقط بخند😈
خودشو ولو کرد روسینم
عاشق این لش شدنش توبغلم بودم
بوسی رو موهاش نشوندم و دستمو به باسنش رسوندم و محکم زدم روش پرید هوا
_آخ
+جوووون تو فقط آخ بگو
لبخند قشنگی زد و سرشو کج کرد که موهاش یه طرف صورتم ریخت
محو خنده ها و حرکاتش شدم
قابلیت انجام کاریو نداشتم
_آقاامون؟
مسخ شده لب زدم
+آقات فدای تار موهات شه
جونم
بالذت چشماشو باریک کرد و بوسی رو چونم زد
_دوست دارم
دستامو سفت دورش حلقه کردم و کشیدمش بغلم و سفت به خودم فشارش دادم و
زیر گوشش با صدای آرومی لب زدم
+بین خودمون بمونه
منم دلمو دادم به یه فرشته کوچولو
تکونی خورد که سفت تر فشارش دادم به خودم
+دوست دارم ماهک
سرشو کمی فاصله داد و باناباوری و بغض توچشمام نگاه کرد و محکم بغلم کرد و
سفت لبامو به دهن کشید
از اینکه بالاخره تونستم به عشقم ابراز علاقه کنم رو ابرا بودم....
1403/08/20 20:54