گروه چت داستان

125 عضو

عجب باباااااا

1403/11/03 13:02

تو نری

1403/11/03 13:02

👌

1403/11/03 13:02

اصلا بدجوری وابسته شدن.میخابن میگن گوشی.بیدار میشن میگن گوشی

1403/11/03 13:03

ساعتی کردم دیگه الان

1403/11/03 13:03

بعدازظهر دوساعت فقط

1403/11/03 13:03

الی مامانت چندتابچه داره

1403/11/03 13:03

والا😂😂😂اونم فاصله 10دیقه ای

1403/11/03 13:03

چ کیفی میده

1403/11/03 13:04

منم خاهرم طرقبه س.ما چنارون.دیگه هروقت میاد هممون میریم خونه مامان

1403/11/03 13:04

دخترمنم ی دیقه گوشی نمیزاشت ای چندسال زمین ک دیگه ناامیدشده بودم

1403/11/03 13:04

امسال خداروشکررفت مدرسه دیگه ازشوق مدرسه رفتن ی ماه ازقبل شروع مدارس گوشیوکنارگزاشت تاب الان فقط مواقعی ک خودم دیگه بدمش

1403/11/03 13:05

میگم خو

1403/11/03 13:06

ها خونه بابام خیلی کم میرم خواهر

1403/11/03 13:07

سه تا
من بزرگشونم
آبجی 21
داداشم 13

1403/11/03 13:07

من که اینجا گزارش کل روزم رو میدم
کجا رفتم کی‌اومدم کی پاشدم😂
وقتی دلبسته جایی نباشی همسایه دیوار به دیوارت هم باشه نمیری 😁

1403/11/03 13:08

دوروز به جای گوشی باهاشون بازی کن از سرشون بنداز برای مغز خیلی بده عصبی میشن قدرت تمرکز کم میشه گردنشون مدام خم رو گوشی برای ستون فقراتشون خیلی بده

1403/11/03 13:09

چقد بده.این هنوز 5سالشه.کوچیکه ام 3سال.

1403/11/03 13:09

👍👍👍👍

1403/11/03 13:10

آها خداحفظش کنه،اونم زود شوهر دادین

1403/11/03 13:48

من که قبل شب یلدا رفتم،البته خانوادم چن بار اومدن

1403/11/03 13:48

بازی ک هم خودشون میکنن هم من
اصلا تمام فکرشون گوشیه

1403/11/03 14:06

مثلا بهشون گفتم بعد ناهار گوشی میدم

1403/11/03 14:06

یک ساعته میگن گوشنمونه ناهار بیار😂😂

1403/11/03 14:07

ک زودتر ب گوشی برسن

1403/11/03 14:07