گروه چت داستان

112 عضو

ما نیاوردیمش پیش زنشه

1403/09/26 18:54

باید گفت چه بیشعور

1403/09/26 18:54

چجوری تونسته

1403/09/26 18:54

چه جوری میتونن اینقدر به سرعت 😑

1403/09/26 18:54

زنشم دختر داییمه

1403/09/26 18:54

آدم به وسایل خونش عادت می‌کنه

1403/09/26 18:54

ببخشید ها باید بگی چه قدر مستتتتت

1403/09/26 18:54

زندگیشون حتی اگه بدم بوده باشه آدم یکم حرمت نگهداره بد نی.چه شخصیت بیخودی داره

1403/09/26 18:55

اون چطور تونسته زود فراموش کنه برادرتو

1403/09/26 18:55

وایییییی دیگه بدتر🙄🙄😒😒

1403/09/26 18:55

نمیدونم خودمونم هنگ بودیم

1403/09/26 18:55

زندگیشون عالی بود

1403/09/26 18:55

همه حسرت میخوردن

1403/09/26 18:55

چرا رفت اینهمه زود

1403/09/26 18:55

اره راس میگه

1403/09/26 18:55

آره به خدا
هم یک سال نتونستی جلوی ک.ص.ت رو بگیری

1403/09/26 18:55

چه بد کاش غریبه بود اینجوری خبرا کمتر به شما میرسید

1403/09/26 18:55

اهوم اگ غریبه میبود بیشتر میسوخت

1403/09/26 18:55

نگفتین چرا

1403/09/26 18:55

وای وای😢الهی

1403/09/26 18:55

اهوم

1403/09/26 18:55

سلام چقد پیام من نبودم

1403/09/26 18:55

ایست قلبی

1403/09/26 18:56

نه چرا اینهمه زود رفته

1403/09/26 18:56

سلام عزیزم

1403/09/26 18:56