گروه چت داستان

109 عضو

حسش نکردم 😆

1403/09/28 22:48

رفت پایین ک.بعد یهو ساسان از کجا پیدا شد رفت شلوارشو کشید پایین

1403/09/28 22:48

😂😂😂

1403/09/28 22:48

اون قبلش بود

1403/09/28 22:49

مطمعنم بچه ها 10بار جق زدن😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

1403/09/28 22:49

🏃🏾🏃🏾🏃🏾🏃🏾

1403/09/28 22:49

بجز من

1403/09/28 22:49

😂😂😂

1403/09/28 22:49

من دگه هم اسم شلوار در آوردن اومدش هیچی حالیم نشد
ررررفتم توی حس😂😂

1403/09/28 22:49

در حال حاضر از هر مردی بدم میاد

1403/09/28 22:49

من پتو آوردم گفتم سردمه
نشستم کنار همسر انداختم رو‌ پامون
دستم بردم جای ممنوعه😂😂😂😂😂

1403/09/28 22:50

ای تو روحت

1403/09/28 22:50

چیشد اخرش

1403/09/28 22:50

کاش شوهر منم ناتنی بود 😂😂😂

1403/09/28 22:50

گفتم کلاهک می‌خوام بخورم
گفت پس باید برم حموم خوشگل کنم برات 😂😂😂😂
رفتن با پسرش حموم آب بازی
ادامش بعد خواب بچه ها 😋😂😂😂😂😂

1403/09/28 22:51

😆😆😆

1403/09/28 22:51

نوش جان

1403/09/28 22:51

😂😂😂😂

1403/09/28 22:52

خدا لعنت کنه این ساغر رو با این کلاهک که انداخت توی دهن من

1403/09/28 22:52

😂😂😂

1403/09/28 22:52

واقعا هم

1403/09/28 22:52

کلاهک لوله بخای

1403/09/28 22:52

پهن

1403/09/28 22:52

دراز

1403/09/28 22:52

داغ

1403/09/28 22:52