گروه چت داستان

109 عضو

هووف تا شب باید صبر کنیم 😥

1403/09/10 12:01

ولی اگه طاقت بیاری چند روز نخونی حال میده

1403/09/10 12:02

تف ب رو ساعر

1403/09/10 12:04

بی شعور

1403/09/10 12:04

مگه میشه طاقت اورد

1403/09/10 12:04

منکه از فضولی طاقت نمیارم

1403/09/10 12:04

به اعصاب خودت مسلط باش😂

1403/09/10 12:04

من پروا نخوندم تا این تموم بشه

1403/09/10 12:04

فک کنم ساغرداره خواب میبینه

1403/09/10 12:09

وگرن این همه سبحان بهش لطف و مهربونی کرد

1403/09/10 12:10

منم پروارو نخوندم

1403/09/10 12:12

پارادایس میخوای بگو من تایپ میکنم

1403/09/10 12:12

وقتم خالیه

1403/09/10 12:12

پارادایس ی هدیه بده بهمون سه تاپارتم عصربذار

1403/09/10 12:16

😂😂چشمش باز شد

1403/09/10 12:25

😂😂😂سیر مونی ندارع

1403/09/10 12:30

اگر واقعیت باشه چقده از ساغر بدم اومد😒😒😒

1403/09/10 12:37

انگار فیلم ترکیه اییه

1403/09/10 12:38

هی این با اون اون با این

1403/09/10 12:38

من ک باورم نمیشه این داستان واقعی باشه مگ میشع یهو ساغر تغییر کنه بایک شام خوردن از این رو ب لین رو بشه اون ک گفت دیگ عشقی نیس بهش ندارم🤔🤔

1403/09/10 12:38

😂😂بعد فک کن یک روز سرکاریم داشتیم خواب دیدنشو میخوندیم

1403/09/10 12:39

اگ واقعا ساغر خیانت کنه ک واقعا حقشه هر بلایی سرش بیاد

1403/09/10 12:41

یا حضرت عباااااااااس

1403/09/10 12:44

این ساغر چه کرد

1403/09/10 12:44

چرا اینجوری شد

1403/09/10 12:44