گروه چت داستان

109 عضو

اره

1403/09/10 13:22

اگه سبحان بفهمه😨
واااای چی میشه

1403/09/10 13:23

کی نوشته بود؟

1403/09/10 13:24

حیف اون همه دوست داشتن ک داره بهش

1403/09/10 13:24

خدا کنه خاب باشه 😂

1403/09/10 13:25

نمیدومم‌دقیق

1403/09/10 13:26

من فکر میکنم شکیلا و سبحان برمیگردن بهم

1403/09/10 13:26

شکیلا میمونه سر زندگیش

1403/09/10 13:28

کجا خوندی ؟..

1403/09/10 13:35

عمه
گفتم شاید کیومرث آدم نمیشه طلاق میگیره

1403/09/10 13:38

ن

1403/09/10 13:39

خب یکم خیالم راحت شد

1403/09/10 13:40

یعنی چی میشه

1403/09/10 13:40

چقد این عروساشون کثیف و خیانت کارن

1403/09/10 13:40

نمیخوام بگم شاید خیلیا راضی نباشن و مزه داستان ا بین میره

1403/09/10 13:40

حمیرا که معلومه با ساسانه

1403/09/10 13:40

اینم ک رفت با ساسان

1403/09/10 13:40

مزه ش‌ نمیره بگو

1403/09/10 13:41

آره نگو

1403/09/10 13:41

قشنگیش به همین تو خماری موندنه دگه

1403/09/10 13:42

پیویشون بگو اینایی که می‌خوان بدونن

1403/09/10 13:42

اره میدونم نمیگم

1403/09/10 13:44

عزیزم خودمم فق ی کوچولو آخرش میدونم

1403/09/10 13:44

دلیل اینهمه داستانو ن
ب اون دلیل میخوام خودمو ا خماری در بیارم

1403/09/10 13:44

منم

1403/09/10 13:48