گروه چت داستان

76 عضو

فک کردم داری میگی بقیشو😂

1403/10/05 13:55

دقیقا🤣

1403/10/05 13:55

ن

1403/10/05 13:56

خلاصه خواهرا من خیلی ناراحتم داشتم بااین داستان زندگی میکردم خیلی حرصی شدم

1403/10/05 13:56

تو خوندی قبلا؟

1403/10/05 13:56

اگه میدونستم ساغرکجاس یا پیجش و داشتم میشستم میذاشتمش کنار

1403/10/05 13:56

یکم😂

1403/10/05 13:57

ع،پس ب حدس من واکنش دادی یعنی حدسم نزدیک بود ب آخر داستان؟

1403/10/05 13:57

پس همینجوریه آخرش؟

1403/10/05 13:57

🤣

1403/10/05 13:57

برم ب پاکم پارادیس دعوام نکنه🏃🏃

1403/10/05 13:58

نه اینطوری نیس
بذار پارت ب پارت بخونیم هیجانش نره

1403/10/05 13:58

من که خداشاهده حدس زدم

1403/10/05 13:58

ع

1403/10/05 13:58

خب باشه

1403/10/05 13:58

نکته.. چش بوداون موقع ک سبحان حمایت وساپرتش میکردازهرلحاظ وفکرودلش پیش ساسان بودنمیگفت خیانت، یااینکه یکی هس حمایتم کنه حالامیگه خیانت ساسان وحمایت نعیم😒

1403/10/05 13:58

نکبته دیگه

1403/10/05 13:59

حالا اگ آخر زن نعیم بشه ینی بلایی ک سر خودش اومده رو سر تلما هم میاره

1403/10/05 13:59

ایول افرین حرف درست سبحان ک هم حمایتش میکرد هم میکردش والا

1403/10/05 13:59

ساغرو ساسان نخواست دلش شکست
الانم ساغر باعث میشه نعیم تلما رو نخواد

1403/10/05 14:00

چه عشق توعشقی شد

1403/10/05 14:00

کلاهکشونم مشابه بود 😂
قل هم بودن

1403/10/05 14:00

قبل اومدن این *** میخواسته بگیرش

1403/10/05 14:00

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

1403/10/05 14:00

لو داد حتما همین ک گفتی😂😂

1403/10/05 14:00