گروه چت داستان

109 عضو

اما پولشم نیس جدا بشیم

1403/10/09 13:42

فامیل باشید خب
بعد فامیل بودن ی طرفه شما الان زنو شوهرید

1403/10/09 13:42

خب باشی
چرا از اول نرفتی اجاره نشینی

1403/10/09 13:42

تا ببینم خدا چی بخواد

1403/10/09 13:42

وام ازدواج چیشد

1403/10/09 13:42

هر چن ب جایی رسیدم دیگ‌حرفاشون ب گوزم نیس

1403/10/09 13:42

شوهرت چندسالشه
شغلش چیه

1403/10/09 13:42

ینی ی چیزی هم بگن هم براام مهم نیس من راه خودمو میرم

1403/10/09 13:42

چون فامیل بودید زن پسری شدی ک مستقل نبود و دنباله همخونه برای مامان باباش بود؟؟
ببخشید میپرسما بخدا بدون منظوره توام جای خاهر من

1403/10/09 13:43

جدا،ارامش‌داری

1403/10/09 13:43

ولی فعلا ارزونه

1403/10/09 13:43

خاستیم بفروشیم باز ن خونه میاره ن زمین دیگه ایی

1403/10/09 13:43

همون یک خونه کوچیک می‌گرفتی خب
یا میرفتی خونه رهن میکردی

1403/10/09 13:43

اره تو یه خونه همش آدم میاد میره ریختپاش

1403/10/09 13:43

خیلی سخته

1403/10/09 13:44

خیلی

1403/10/09 13:44

اصلا من ب این فکر میکنم ببین مسخره ترین چیییز چرت ترینش اینه ک میری حموم دوس داری نیم ساعت بدون لباس باشی
ولی چون بااونا زندکی میکنی نمیشه

1403/10/09 13:44

چون اینجا عادیه کسی ک پول دار نباشه
و در این شرایط باسه و مثلا پسر خوب و خونواده داری باشه بعضیا قبول میکنن

1403/10/09 13:44

چه سخخخت

1403/10/09 13:44

بنظر من ادم ازدواج میکنه تشکیل خونه و زندگی بده بشه زنه خونه مردع خونه اگه قراره بشی بچه ی خونه دیکه خب خونه مامان بابات موندی دیگه

1403/10/09 13:45

فق این نیس هژار تا چیز دیگ
بعد خجالت هم هس من الا نصف شب خجالت میکشم برم حموم

1403/10/09 13:45

👍👍👍👍

1403/10/09 13:45

وای نگووووو من تصورشم برام وحشتناکه مثلا یروز بخام تا 11 ظهر بخابم یروز حال آشپزی نداشته باشم وااای نننن

1403/10/09 13:46

چه چیزایی رو اول زندگی اوج عشق و هیجان از دست دادی،یکیش حموم دونفره

1403/10/09 13:46

خیلی سخته که 😒

1403/10/09 13:46