گروه چت داستان

109 عضو

ب اون خریدی باشه میدم مادرشوهرم میره برام

1403/10/13 20:16

باید صبوری کنی

1403/10/13 20:17

حساب کن هر ماه فق ت چهار چوب اتاقم ماهی ی بار فق خونه بابام

1403/10/13 20:17

بعد همینم بم میگه چیههه عادت کردی تا روز دوم بمونییی

1403/10/13 20:17

اصللاا روز اول برمیگردییی

1403/10/13 20:17

من همیشه بخاطر همین مگم‌ادم‌ زن پسر زیر سی سال نباید بشه

1403/10/13 20:17

خونواده شوهرمم میگن زیادی میری چ خبره

1403/10/13 20:18

گفتم ماهی ی بار یا هر چهل روز ی بار

1403/10/13 20:18

خیلیه

1403/10/13 20:18

میگن اره خیلیه

1403/10/13 20:18

حداقل هر چهار ماه ی بار برو😑

1403/10/13 20:18

تا حالا نشده تا روز سوم بمونم چون دعوا شدیییذ میشه تا روز دوم ک هر جور شده التماس این و اون ک منو برگردونن خونمون

1403/10/13 20:19

امشب ب اون ذلیل دلم گرفته

1403/10/13 20:19

کاش یکی ازم کیک مبخواست
کیک پزی بهم روحیع میده

1403/10/13 20:19

کاش پول داشتم میرفتم
شیش تا چیبس جعفری و سرکه ایی میخریدم

1403/10/13 20:20

با دو س تا ماست مو سیر

1403/10/13 20:21

😂😂 الوچه و شکلات

1403/10/13 20:21

نسبت فامیلیت با همسرت چیه

1403/10/13 20:24

مامانش دختر عموی

1403/10/13 20:25

مامان و بابامه

1403/10/13 20:25

باباشم با بابام رفیقه

1403/10/13 20:25

همیشه ا هم احوال میگیرم

1403/10/13 20:26

البته من مشکلی ندارم ولی دارم اطرافمو میبینم هر روز بیرون یا هزار تا خرج میشه بهشون مث من نیس
بعد شوهراشون با اونا بیرون میرن ن رفیقاشون بیشتر با زناشونن یا همونقد با رفیقاسونن

1403/10/13 20:27

با زناسون هم هستن و میرن شام بیرون

1403/10/13 20:27

دلم میخواد شمارهاسونو پاک کنم حسرت نکشم

1403/10/13 20:27