گروه چت داستان

110 عضو

هی

1403/10/15 10:36

کاش کارگر بود

1403/10/15 10:36

همه کارو میکرد

1403/10/15 10:36

همین بچه نگه داشتن از همه بدتره

1403/10/15 10:36

راستی خوب شدی

1403/10/15 10:50

اون جریان

1403/10/15 10:50

خواهش میکنم😘

1403/10/15 10:50

آرررررررررره
فقط همون چند تا لک برام پیش اومدش و تموم شد دیگه
تا شب هم دل درد و کمردرد داشتم بعد دیگه اونم اوکی شدش

1403/10/15 10:52

خداروشکر

1403/10/15 10:53

لانه گزینی بوده😬😬

1403/10/15 11:12

😂😂😂 بیشی دختر

1403/10/15 11:15

به قول شوهرم تهه پریودی مونده بوده بعد چندروز ریخته😂😂😂

1403/10/15 11:16

یعنی ساغر پرر؟؟؟

1403/10/15 11:24

نمیزاره دیگه

1403/10/15 11:25

دیدی تو پلاس داستان میزارن سریع پاک میکنن،میمونیم تو خماری
احتمالا ساغرم مونیدم خماری🥺

1403/10/15 11:45

نننننننننه😫

1403/10/15 11:46

تو این دنیا به هیچ چیز وابسته نشید
حتی به خودتون چه برسه به ساغر نعیم ساسان سبحان🤪🤪

1403/10/15 11:46

کاریه که شده😂😂

1403/10/15 11:47

انقد پاری نزاشت و التماس کردیم حالا خودشم دیک ندارع به داشته هاتون ننازید😂

1403/10/15 11:47

من دیگه فقط به خدا وابسته شدم😂🙂

1403/10/15 11:47

😂😂😂😂

1403/10/15 11:48

😆😆😆👏👏

1403/10/15 11:51

منم همین فکرو میکنم،دیگه ساغری در کار نیست،باز خوبه فهمیدیم ساغر و‌اهورا و نعیم پیش همن

1403/10/15 11:52

سلام خانوما

1403/10/15 11:53

سلام رییس😬

1403/10/15 11:54