پاسخ به

توکل به خدا ??? من این بچه رو از خدا خواستم خودش بعده 1سال گریه و زاری به درگاهش بهم داد اگه صلاح...

اره بابا نگران نباش من بعد4 سال حامله شدم اولش خونریزی کردم انقدر ترسیدم

من خیلی میخورم ولی اصلا چاق نشدم تازخ الان هجده هفته شکشمم معلوم شد.

بچه هاااا چرا جواب منو نمیدید؟?
فرق ترشح با اب کیسه اب چیه?

دکترم میگه حرکاتشون چون ریز ونرمه کمتر متوجه میشیم.اینا ورجه وورجه میکنن

پاسخ به

نه میاد نه میره تو گلوم گیر کرده

من هنوز قرص میخورم،اگه نخورم خیلی حالم بد میشه.

چند تا ایده اتاق بچه میفرستم،بابت گلهای کاغذی و دیوار کوب هاش

پاسخ به

خوشبختم

منم همینطور.اینجا جای خیلی خوبیه.همه تو شرایط مامانی شدن بهم انرژی میدیم وحالمون خوبه??

پاسخ به

آنومالی هم.باید چیز شیرین بخورم ومثانه خالی باشه؟؟

فقط چیز شیرین بخورید

چون دکترم که برام تو مطب سونو میگیره میگه مثانه پر،ولی سونو ان تی دکترسونو گرافی گفت مثانه خالی.حالا چیتار تنم؟؟

من دیروز رفتم امینیوسنتز .گفت پاش بسته ست ولی احتمالا پسره.نمیدونم وقتی پاش بسته بود از کجا فهمید حالا نمیدونم به همین اکتفا کنم یا نه. 17هفته و پنج روزمه

پاسخ به

تقریبا همدردیم ول کنین رسم و رسومارو ما هم سیسمونی رو خودمون میگیریم بیچاره پدر مادرمون چیکار کنن اخ...

خیلی دوست دارم خودم کلشو بخرم،اما خواهر بزرگم میگه نکن،باباهم که داره بده،اگه تو بگذری میره برا یکی دیگه خرج میکنه.داداشمم همش از بابا پول میگیره واسه پروژه هاش،پنجاه تومن دو تا چک این ماهش شده فقط.
خونه و ماشین و دفتر و سرمایه کارشم و اعتبار کارش،تمام خرج مراسم های نامزدی که باید عروس میگرفته و عروسی... و لوازم خونش و.... هنوزم گوشت و میوه و خپراکی مامانم میفرسته براشون...
همش از باباست.
بابا هم میگه دیگه میخوام بازنشسته بشم، سابقه بیمه هم کم داره،بازنشستگی بهش تعلق نمیگیره،فقط میمونه اجاره خونه هاش،داداشمم لطف کردن دست گذاشتن رو خونه بزرگه که اجارش راحت دو و نیم تومنه،چون بزرگتره اونجا مستقر بشه،بدون در نظر گرفتن شرایط بابا بهترین ها رو میخواد.

پاسخ به

واااااا اگه اینجوریه تقصیره شوهرته دیگه ..زیا ی رو داده هرچیزی به اندازه اش شوهر من نمیگیره ازشون ام...

شوهرم میگه خدا بهمون بده،ولی ته دلش همینایی که گفتمه،واسه اینکه منو آروم کنه گفت.
واسه داداشش هم میگه اون یه بچست که باید جمعش کنی،عرضه کار کردن نداره.خداروشکر که ما جای اونا نیستیم.

شوهرم بچه و پسر آخره،داداشش بزرگتر از خودشه.
تو این سه سال هم شوهرم هرجا مسافرت رفته،حتی کیش، داداشه رو با هزینه خودش برده!
من هنوز منتظرم یه مسافرت خشک و خالی تفریحی بریم.

پاسخ به

یواش یواش پیشرفت میکنی..خوبه

مادر شوهر و یکی از خواهر شوهرام مذهبی هستن،روزس عروسی سمت مردها ارکست داشتن،سمت زنا هیچچچچی!!! آخر با ضبط ماشین عروس چندتا آهنگ گذاشتیم.
فاتحه خوندن به مجلسم!
آبروم جلو فامیلم رفت،یه سری مهمونام با هواپیما اومدن که لذت ببرن از مجلس منی که همیشه رقاص وسط بودم،دیگه اونا هم به زبون اومدن،مردم فقط

پاسخ به

ماه اول خونه خودم موهام دسته دسته میریخت بخاطر کارای اونا،اخلاق اون زمان شوهرم... 19 سالم بود همش

ااهی.من سلیطه بازی در میارم.من که مریض شدم یه بار خونواده شوهرم نه زنگ زدن نه عیادت اومدن.منم قهر کردم نرفتم اونجا.به شوهرم گفتم بره بگه فک نکنن که حالیم نیست.اینا دیگه اومد دستشون

پاسخ به

من تو غربالگری 12هفتگی گفت احتمال پسر بیشتره

منم اون موقع گفت دختر
بعد 17قطعی گفتن دختر
همونه دیگه برات

پاسخ به

من میگم مهداد اولویت دومم مهراب شوهرم میگه مازیار

مهداد؟
مهرداد؟

پاسخ به

کدوم بیمارستانتون.مخصوص زنان هست؟ برو اونجا بپرس اونا بهتر میدونن چون باهاسون در ارتباطن یا خوده این...

پس باید برم بیمارستان بپرسم.ممنون.

پاسخ به

میشه زاده ماه؟

اگه با فتحه بخونی آره میشه داده ماه
با کسره هم میشه بزرگ زاده

بچه ها من یه شلوار راحتی بارداری گرفتم از تلگرام..برام تی.شرت بارداری فرستادن
به نظرتون پسش بدم ؟یا نگه دارم؟?

شما میدونی زهرا چ آزمایشی انجام داده ک جنسیت نی نی هم فهمیده

قرص نه هیچی
فقط یدوفولیک

من از دکتر پرسیدم گفت ایرادی نداره

پاسخ به

دکتر گفت استامینوفن 500 قدغن هست..ففط 325

من بارداری سوم مه .انقدر این مدت خوردم. دکتر اجازه داد.سر پسرم هم چون مدام سر درد بودم میخورم. الان پسرم سالمه