پاسخ به اووووف من هورمونام بهم ریخته بود شب و روزم گریه و زاری بود افسردگی گرفته بودم هررررجا میرفتم از احسا...
ولی مادرشوهرم یه کار خوب کرد ک هیچ یادم نمیره این بود ک تا دوماهگی خودمون نگهش داشتیم ولی یروز زنگ زدم بهش گفتم دیگ نمیتونم تحمل ندارم.اومد دنبالمون برد شهرستان خیلییی کمکم کرد و شبا بیدار میشد شیرخشک میداد.یه سه هفته ای موندم
1399/05/11 03:45