مادران مرداد ۹۸

44 عضو

چند روز پیش دوست دوران بچگی شوهرم که همسایشونم هست خودشو زد به دار
اونوقت یه 3 سال از شوهر من کوچیکتره
یعنی شوهرم میگه یه پسر خوب اهل کار با سواد با ادب

شوهرم رفت مراسمش گفت مامامو باباش داشتم دیونه میشدن

گفتم واقعا حق بده بهشون ما خودمون دیاکو تو این یه سال و خورده ای چقدر حرصمون داد و سرش زجر کشیدیم با هر تبش تب کردیم
با ناراحتیش ناراحت شدیم
دیگه اینا هم بعد این همه سال بچه بزرگ کردن که میخواستن ثمره این بچه رو بخورن
بچشون خودکشی کرده واقعا هر کی باشه هم دیونه میشه
اصلا هم معلوم نشد چرا خودشو کشت?

1399/10/16 15:22

پاسخ به

دیاکو هم همینجور زینب کلمه مفهمومی فقط میگه بابایی اب هم نمیگه حتی حالا دو روزه هی میگه دودَ خدا مید...

کلمه مامان بابا اب دَدَ تی تی چندتااا داره که متوجهش میشم ولی بابو چندمااااهه میگه باجدیتم باهام حرف میزنه بابو منم میگم اره فلان نمیدونم منظورش چیه

1399/10/16 17:50

پاسخ به

نوشین ریفلاکس درین هنوز خوب نشده؟

نه مریم میگن تا دوسالگی هست
هنوزم گاهی اوقات بالا میاره
ترش میکنه بدجور میزنه تو گلوش

1399/10/16 21:29

پاسخ به

نه مریم میگم تا دوسالگی هست هنوزم گاهی اوقات بالا میاره ترش میکنه بدجور میزنه تو گلوش

طفلی بچه چه عذابی میکشه??? انشالله که زودی خوب بشه

1399/10/16 21:24

پاسخ به

دیگه واسه بچت خریده چ فرقی میکنه خیلیم خوبه کم حرف بزن ??

ی النگویی برام میخرید ی پلاکی بلخره عروسی گفتن??برامن ک اصن طلا نخریدن فقط برا اون عروسشون سرویسو النگو خریدن

1399/10/17 14:02

پاسخ به

از رفلاکس متنفرررم ما در ماه چند بار می اومدیم اهواز پیش باباپور برا رفلاکس واقعا خیلی بد بود بعد مث...

من انقدر خسته ام از رفلاکس که .....???
استفراغای جهشی تمام لباسامون زندگیمون فرش و مبل و خونه و هرچی فکر کنی
یکسره در حال لباس شستن رخت خواب شستن
شایو باورت نشه درین شیرشو میخورد تموم میشد لباس تنش میکردیم بریم بیرون خونه مادرشوهرم یهوووو از دل و روده اش بالا میاورد دیکه خودت حساب کن هرچی لباس و بساط بود به کثافت میکشید باید میشستیم از اول شیرش میدادیم و لباس تنش میکردیم 1ساعت علاف میشدیم
همیشه به شوهرم میگم اگه درین بچه روتین و بی دردسری بود و راحت بزرگ میشد انقد عذابم نمیداد الان خواهرشو حامله بودم همبازیش بشه ولی با این شرایط تا ابد باید تنها بمونه چون واقعا توان بزرگ کردن یه بچه دیگه رو ندارم

1399/10/17 14:23

منم خیلی هواشون رو داشتم
فقط یه دلخوری یه ماه پیش پیش اومد دلسرد شدم

1399/10/17 14:47

به خدا خونم میومدن تا دمپایی توالت رو جلوی پاشون جفت میکردم که برن دستشویی

1399/10/17 14:54

پاسخ به

مامانا اینم بخاریمون ?

مبارکه به خوشی استفاده کنین

1399/10/17 18:02

پاسخ به

یه روز درمیان 15تومن میدیم به شیر گاو

من حاضرم شیر پاستوریزه بخوره ماهی 1 میلیونم بدم به شیر?
فقط دست از سر کچل من برداره?
خسته شدم از بس آویزونمه?

1399/10/18 02:02

پاسخ به

تازه در کنار همه اینا درین کولیک وحشتناکی هم داشت هنوزم صدای گریه و جیغاش تو سرم هست از نوزادیش

واقها انقد اذیتت کرده یا اغراق میکنی تو تعاریفت؟؟؟؟??

1399/10/18 02:07

پاسخ به

کازان کازان یاخ اینم در ادامش بود

میگه هیچ بردنی در کار نیست

1399/10/18 02:09

پاسخ به

بعضی بچه ها شیشه نمیگیرن من هرروز می اومدم گروه میپرسیدم راجب به سر شیشه نزدیک ده تا سرشیشه من خریدم...

اسنا شیر میدوشیدم میذاشتمش پیش کسی راحت میرفتم بیرون تااینکه 40روز نشده دیگه تشخیص میداد وااصلا شیشه دیگه نگرفت

بعدها شیشه گرفت اونم فقط برای آب خوردن یاابمیوه وگرنه شیرنمیخوره فففقط نچرال

1399/10/18 02:43

بچه های شمارو دیدم انقد نالیدید ازشون
گفتم برم ازش یه تشکری کنم?دختر خوبی بوده?

1399/10/18 13:45

پاسخ به

شایدم یا خودش یا شوهرش بچگی اینجوری بودن?

ینی شاید باورت نشه حدیث
مادرشوهرم همیشه میگه من نفهمیدم احمد کی بزرگ شده
میگفت قشنگ میخورد و میخوابید تازه 6ماه بعد شوهرم یکی دیگه حامله شده
همیشه میگه برادرشوهر بزرگه ام روزی 3ساعت گریه میکرده

1399/10/18 14:57

پاسخ به

شایدم یا خودش یا شوهرش بچگی اینجوری بودن?

خودمم مامانم کارمند بانک بود بابام کارمند سیماچوب
همیشه خونه این و اون و مهد و اینا بودم
هیچ نفهمیدن کی بزرگ شدم
ینی حتی من یه پرونده بهداشت از قد و وزن و دور سرم موجود نیست
انقد مامانم بیخیال بوده اصلا دکتر نمیبردتم میگفت فقط وقتی سرما میخوردی
شیرخشکی هم بودم کلا بابام میگه شیر هم بغلت نمیکردیم بهت بدیم
میذاشتیمت تو تختت شیشه رو میذاشتم دهنت زیر شیشه پارچه میذاشتم تو دهنت بمونه خودمون میخوابیدیم از خستگی

1399/10/18 14:57

پاسخ به

بچه های شمارو دیدم انقد نالیدید ازشون گفتم برم ازش یه تشکری کنم?دختر خوبی بوده?

پس تو دومی رو والا دیر اوردی ?

1399/10/18 15:57

پاسخ به

شام چی دارید ?من هیچی

خوراک قارچ و مرغ

1399/10/18 21:13

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

کیک کدو حلوایی امشبم
تو فر دست ساز خونگی
بافت ومزش واقعا خوب شد جاتون خالی ??

این دستورش ک با فر گفته بپزید من تو فر دست ساز پختم
کیک کدوحلوایی

موادلازم :
آرد 2 لیوان
شکر 1 لیوان
تخم مرغ 3 عدد
پوره کدو حلوایی 1 لیوان
ماست 5قاشق غذاخوری
گردو خرد شده نصف لیوان
روغن مایع 1 لیوان
بکینگ پودر 2 قاشق چایخوری
دارچین 1/2 قاشق چایخوری

طرزتهیه:

داخل کاسه تخم مرغ ها را بشکنید و بهمراه شکر 5 دقیقه با همزن برقی بزنید سپس روغن و ماست را اضافه کنید و خوب بزنید تا یکدست شود ، پوره کدو را نیز اضافه کنید و خوب مخلوط نمائید ( برای تهیه پوره کدو را با 3 لیوان اب بپزید ، وقتی آب کدو تمام شد ان را له کنید ).
آرد ، دارچین و بکینگ پودر را مخلوط کنید و چند بار الک نمائید و به مایه کیک اضافه کنید ( مخلوط آرد را کم کم اضافه کنید و در یک جهت هم بزنید ) ، در اخر نیز گردوهای خرد شده را اضافه کنید.
قالب کیک را چرب کنید و مقدار کمی ارد کف قالب بپاشید سپس مایه کیک را داخل قالب بریزید و روی ان را صاف کنید ( به اندازه 2/3 قالب را پر کنید چون کیک پف خواهد کرد ).
قالب کیک را داخل فری که از قبل با حرارت 180 درجه سانتیگراد روشن کرده بودید و گرم شده است به مدت 40 – 50 دقیقه ( بسته به نوع فر ) قرار دهید ( در 30 دقیقه اول پخت کیک در فر را باز نکنید ).
پس از پخت اجازه دهید کیک خنک شود سپس از قالب خارج کنید ، کیک کدو حلوایی را میتوانید ساده برش بزنید و سرو کنید یا با شکلات و … تزئین کنید ؛ سرو این کیک بهمراه شیر داغ یا قهوه بهترین گزینه است.
نکته ها : این کیک بسیار خوش طعم است و مزه کدو حلوایی را احساس نخواهید کرد ، میتوانید بجای گردو از خشکبار دیگری نیز داخل کیک استفاده کنید

نکته :مدت زمان پختش برا من 40 دقیقه بود

1399/10/19 01:40

پاسخ به

اخه حدیث من خودم مشکلی ندارم تنش سالم باشه کافیه من خانواده خودم که هر چندماه یه بار می بیننش و میگن...

هیچی نمیگه بالبخند زرمفت ورد میکنه و درذهنت کمترچرت بگینی میگذره تمااام

1399/10/19 02:15

پاسخ به

تصویر

چندسالت بود نامزد کردی

1399/10/19 03:05

ولی اگه پا پیش میذاشت داداشم‌نمیذاشتم از دستم بری منم میگفتم بعد دیگه انتخابو میذاشتیم با خودت کدومو دوست داری

1399/10/19 03:22

من از اون داداشش متنفرم?? جانماز آبکش الکی ازینا که انگشتر عقیق دستش میکنه تار موی کسی نباید پیدا باشه نماز اول وقت میخونه بعد پول نزول میخوره
اونوقت من دقیقا نقطه مقابلش? قرتی هرجور دلم بخواد بگردم کسی حرف بزنه جرش میدم?

1399/10/19 03:22

پاسخ به

نرگسی پیداش نیس چند روزه؟ ???

خونه خواهرشوهرش مونده بود تازه دیروز رسیده

1399/10/19 15:40

پاسخ به

زهرا به شدت پوستش خشک میشه طفلی به شوهرم رفته اونم پوست خشکی داره?

خب پس مرطوب کننده اینا بزن
نفس چربی میچکه از پوستش?مثل خودمه

1399/10/19 21:24