پاسخ به از رفلاکس متنفرررم ما در ماه چند بار می اومدیم اهواز پیش باباپور برا رفلاکس واقعا خیلی بد بود بعد مث...
من انقدر خسته ام از رفلاکس که .....???
استفراغای جهشی تمام لباسامون زندگیمون فرش و مبل و خونه و هرچی فکر کنی
یکسره در حال لباس شستن رخت خواب شستن
شایو باورت نشه درین شیرشو میخورد تموم میشد لباس تنش میکردیم بریم بیرون خونه مادرشوهرم یهوووو از دل و روده اش بالا میاورد دیکه خودت حساب کن هرچی لباس و بساط بود به کثافت میکشید باید میشستیم از اول شیرش میدادیم و لباس تنش میکردیم 1ساعت علاف میشدیم
همیشه به شوهرم میگم اگه درین بچه روتین و بی دردسری بود و راحت بزرگ میشد انقد عذابم نمیداد الان خواهرشو حامله بودم همبازیش بشه ولی با این شرایط تا ابد باید تنها بمونه چون واقعا توان بزرگ کردن یه بچه دیگه رو ندارم
1399/10/17 14:23