از لحظه فوت پدرشوهرم اسنپ گرفتم رفتم خونشون با کلی ساک و بند و بساط تنها با یه بچه
چون شوهرم 2ساعت قبل من رفت من مجبور بودم صبر کنم درینو صبونه بدم
اون پاشم نذاشت اومدیم روستا تا چهلم اینجا موندم هرهفته قبل اینکه بیان خونه رو میسابیدم براشون میومدن میرفتن همه چیو ول میکردن باز تمام زحمتا برا من بود یه تشکر خشک خالی هم نمیکرد
اون جاریم فقططط روز خاکسپاری 2ساعت اومد و برگشتن سوم هم نیومد دیگه
چهلم هم نیومد
الانم نیومده
1400/07/08 13:56